سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/6/25
9:29 صبح

نگاهی به نامه نگاری اخیر علی محمد دستغیب

بدست تقی سهیلی در دسته میرحسین موسوی، کروبی، مسجد آتشیها، ولایت فقیه، فتنه، مسجد قبا، علی محمد دستغیب، مجلس خبرگان، مطالبات مردم، دغدغه علما

 

بسم الله

سید علی محمد دستغیب، امام جماعت مسجد آتشیها در نامه اخیری که خطاب به  نمایندگان خبرگان رهبری نوشته است مطالبی را آورده که نگاه کوتاهی به آن خالی از لطف نیست.

اصولاً به نظر می رسد نامه های آقای دستغیب بیشتر جهت ثبت در تاریخ و برخی مصارف دیگر نوشته می شود ولی با این حال ایشان مدعی است که امر به معروف و نهی از منکر میکند و باید جوابش را داد.

وی در قسمتی از نامه خود مطابق معمول مدعی می شود که مردم مطالباتی دارند و این مردم زیاد هم هستند و هنوز به مطالبات خود دست نیافته اند. آقای دستغیب البته هیچگاه توضیح نداده اند که دقیقاً از کجا و چگونه دانسته اند که بخش زیادی از مردم چه مطالبه ای دارند. البته ما هم قبول داریم که عده زیادی از مردم مطالبات نافرجامی دارند و برای این موضوع شاهد هم داریم. انتخابات تاریخی 22خرداد، راهپیمایی عظیم هشتم و نهم دی ماه در شیراز، راه پیمایی با شکوه 22 بهمن و راهپیمایی دشمن شکن روز قدس و .... شواهد ما معلوم است ؛ شواهد شما کجاست؟!

گفته اید: "آیا ما خبرگان رهبری به وظیفه‌ی دینی، شرعی و عرفی خود که همان اجرای دقیق قانون اساسی، یعنی حرکت سه قوّه و تذکّر به خلاف قانون است عمل کرده‌ایم؟" باید پرسید شما اول بگو ببینم به وظیفه دینی خود در پیروی از دستورات حاکم جامعه اسلامی و ولی فقیه زمان عمل کرده ای یا نه؟ زمانی که رهبر معظم انقلاب (که به قول شهید دستغیب هر عمامه به سری از او فاصله بگیرد لعنت خدا بر او باد!) دستور دادند توی خیابان ها نریزید و کارها را از مسیر قانونی دنبال کنید شما به این دستور عمل کردید؟ یا بر عکس آن عمل نمودید؟ کسی که به اولین وظایف خود یعنی اطاعت از دستور نائب امام زمان(ع) عمل نکرده چگونه مدعی تذکر به اجرای قانون اساسی می شود. مگر در قانون اساسی نوشته اند آقای دستغیب می تواند انتخابات را قبول نکند و اغتشاش گران را حمایت کند؟ یا نوشته اند کسی که عضو خبرگان است می تواند از ولی فقیه اطاعت نکند؟

جالب است که سید علی محمد دستغیب تلاش دارد خلاف کاری های دوستان خود و قانون شکن های مردم گریز را پوشانده و نتایج فتنه گری ایشان را به پای نظام بنویسید. مثلاً می گوید: "آیا بعد از یک سال توانسته‌ایم در نظام یک آرامش نسبی خالی از رعب و وحشت ایجاد کنیم؟" آرامش گریزی و جنجال آفرینی شکست خوردگان انتخابات را باید نظام اسلامی پاسخگو باشد؟

 البته همه می دانند که بجز خیره سری های عده ای قانون شکن و تحرکات مداوم آقای دستغیب، کشور در آرامش کامل بسر می برد و امید است که از شر فتنه گران در امان بماند!

آقای دستغیب بیخودی فکر می کند سخنگویی مردم مسلمان و علمای اسلام را بر عهده دارد؛ مثلاً می گوید چرا مردم را راضی نکرده ایم و چرا علما ناراضی هستند! مثل اینکه وظیفه نظام راضی کردن است. در حالی که ما وظیفه داریم در حد توان به تکلیف مان عمل کنیم و دیگران هم باید به تکلیف خودشان عمل کنند. اصولاً در زمانه غیبت کدام شیعه ای راضی است؟ بهرحال آخرالزمان است و هزار فتنه و بلا!

نکند آقای دستغیب زمان آقای خاتمی راضی بوده اند و همه چیز را بر وفق مراد می دیده اند؟! یا فکر کرده اند که علمای اسلام از دولت آقای خاتمی غرق لذت بوده اند و کمال حظ را می برده اند؟!

نه آقای دستغیب علمای اسلام شما و طلابتان نیستید! علما جای دیگری هستند و دغدغه و نگرانی هم اگر دارند (که دارند) از چیز دیگری است و ربطی به دغدغه های شما ندارد. بیانیه پایانی مجلس خبرگان نیز به خوبی بیانگر دغدغه های علما بود.

"حال بیاییم در این اجلاسیه به وظیفه‌ی اصلی خود که تقاضای اجرای دقیق قانون اساسی است عمل کنیم. در زمان فعلی راهی نیست جز سر فرو آوردن به خواست ملّت؛ باید از بحث‌های انحرافی در مجلس خبرگان دست برداشته، به اصل مطلب که همان خواسته‌های ملّت رشید ایران است جامه‌ی عمل بپوشانیم."

با کمال تعجب جملات بالا از نامه سید علی محمد دستغیب است ؛ یعنی همه آن چیزی که دلسوزان نظام از آقای دستغیب می خواهند ایشان از دیگران می خواهد و خودش را مدعی این مطالبات می پندارد و چون خودش مدعی است، دیگر لازم نمی داند توضیح دهد که چرا به خواست ملّت در انتخابات سر فرو نمی آورد.

 نامه اش را ادامه می دهد: " امروز می‌بینیم که جناح مقابل به اتّحاد خود نزدیک‌تر و به احیاء نظرات حضرت امام امّت(ره) بیش‌تر تمایل دارد"

جالب است که ایشان اصلاح طلبان معارض را که چندین ماه است سنگشان را به سینه می زند، جناح مقابل می خواند! و بعد مدعی میشود آن ها به احیاء نظرات حضرت امام امّت(ره) بیش‌تر تمایل دارند! حالا کی می تواند به آقای دستغیب بگوید که آن آقایان فعلاً در جستجوی راهی برای نقد امام (ره) و انکار گذشته خود هستند؟! یعنی آقای دستغیب واقعاً این مسائل را نمی داند؟!

 می گوید: " چرا به این بزرگواران، آقایان مهندس میرحسین موسوی و جناب حجّت الاسلام و المسلمین کروبی و یاران آنها این همه تهمت زده می‌شود، در حالی که هیچ دادگاهی آن را به اثبات نرسانده"

کسی پیدا میشود از آقای دستغیب بپرسد آیا اگر هر چیزی در دادگاه اثبات شد را می پذیرید؟ نمی پذیرید که!

کسی پیدا میشود از آقای دستغیب بپرسد هر چیزی در دادگاه ثابت نشده است را نباید گفت؟ اگر اینطور است پس این همه اتهامات که جناب ایشان روانه نظام اسلامی و مسئولین جامعه می کنند در کدام دادگاه ثابت شده است؟ یا اتهامات رنگارنگ و بی شرمانه ای که جنابان آقایان محترمان موسوی و کروبی به نظام اسلامی نسبت دادند در کدامین دادگاه صالحه به اثبات رسیده بود؟ نمی پذیرید که!

 


89/6/16
9:46 صبح

بچه های آتشیها! این دفعه لو رفتید

بدست تقی سهیلی در دسته مسجد آتشیها، فتنه، مسجد قبا، مظلوم نمایی، علی محمد دستغیب، روز قدس، حمله وحشیانه، عکس های گویا

بسم الله

تهاجم سهمگین و ناگهانی مریدان سید علی محمد دستغیب، به جماعت معترضی که پس از راهپیمایی روز قدس و بعد از اقامه نماز جمعه، وارد مسجد آتشیها شده و مشغول عزاداری و سینه زنی بودند، تقریباً همه را غافلگیر کرد، حتی آنهایی که با مشی و مرام واقعی برخی تربیت شده های مسجد آتشیها آشنا بودند.

تقریباً همه کسانی که در حیاط مسجد حضور داشتند و با آنها صحبت کردم، متفق القول بودند که مطلقاً منتظر همچین واکنشی از جانب اهالی مسجد نبودند. در واقع معترضین حاضر در مسجد، نیتی برای درگیری نداشتند و صرفاً قصدشان تحصن اعتراضی، جهت مطالبه اقدام قانونی از مسئولین بود که با باران سنگ و آهن روبرو شدند.

به هیچ ترتیبی نمی توان رفتار خشونت آمیز اهالی آتشیها را توجیه کرد. تصور کنید! اینکه عده ای در حیاط مسجد در حال عزاداری هستند و ناگهان کسانی که خود را شاگرد درس اخلاق علی محمد دستغیب می دانند و قصد دارند رضایت خدا را جلب نمایند، با آجر، موزائیک، سنگ، لوله های داربست آهنی، اجزاء کولر، کپسول آتش نشانی و از این قبیل، شروع به پرتاب به سمت عزاداران روزه دار کرده و عمدتاً سر و گردن آنها را نشانه بروند! این قساوت قلب و بی توجهی به جان مردمان، بعید است در افراد عادی وجود داشته باشد!

شکل جراحت برخی از مجروحین که توانستم از وضعیت آنها اطلاع پیدا کنم یا از نزدیک آنها را ببینم به این صورت بود؛ شکستگی سر بر اثر اصابت یک موزائیک سالم و نشکسته! پارگی صورت بر اثر برخورد شیشه ، پارگی گردن بر اثر برخورد شیشه با زاویه مناسب( که اگر نامناسب بود احتمالاً کشته می شد!) ، شکستگی سر و تشنج بر اثر اصابت لوله داربست، جراحت صورت بر اثر اصابت کپسول آتش نشانی، شکستگی سر بر اثر اصابت سنگ، شکستگی بینی بر اثر اصابت آجر(چندین مورد)
این ماجرا باطل کننده بسیاری از تبلیغات و جو سازی هایی بود که برای مظلوم نمایی تفکر مسجد قبا صورت می گرفت تا جائی که این مسجد را مدار مدارا می نامیدند که مدارایشان بر مردم علنی شد و همگان دانستند که ایشان آبی نمی بینند و الا شناگران قابلی هستند!

در واقع هیچگاه برای مردم شیراز این تبلیغات باورکردنی نبود که تفکر آتشیها خودش را مخالف خشونت و برخورد با مردم معرفی می کرد و نسبت به برخورد با معترضین و ضرب و شتم آن ها آن گونه اشک می ریخت، اما تبلیغات وقتی پرحجم باشد بهرحال تاثیر می گذارد و عده ای باورشان شده بود که این ها واقعاً از "زدن" ناراحت می شوند! اما حادثه ای که در حاشیه روز قدس در شیراز به وقوع پیوست باطل السحر این جوسازی ها بود و عکس های زنده و گویایی که از این رویداد منتشر شد سراسر کشور را متأثر کرد.

تجمع و اعتراض به مواضع علی محمد دستغیب در روز قدس، یک حرکت بی برنامه و بدون سازماندهی بود و عکس و فیلم هایی که از آن منتشر شده است را مدیون عکاسان و فیلمبردارانی هستیم که با فداکاری و شجاعت این صحنه ها را شکار کردند. از آنجایی که عکاسان 90% عکس های منتشر شده را می شناسم، مطمئن هستم که اگر جسارت این دوستان نمی بود احتمالاً این بار هم هواداران فتنه، به کمک رسانه های بیگانه، سعی می نمودند روایت وارونه ای را از واقعه منتشر کرده و با مظلوم نمایی،  خود را آسیب دیدگان این ماجرا معرفی کنند. تلاشی که کردند اما موفق نبودند زیرا تصاویر منتشر شده به اندازه کافی گویا بود و نیاز به توضیح اضافی نداشت.

مجروح شدن چند ده نفر از اهالی غیور و ولایت مدار شیراز که عمدتاً از طلاب و دانشجویان بودند این بار توانست چهره مستور و رنگ آمیزی شده تعدادی از مریدان بزن بهادر و خشونت مدار علی محمد دستغیب را برملا کند و فارغ از تصمیم گیری مسئولین در این خصوص، افکار عمومی کشور را نسبت به این فتنه حساس نماید و فتنه جویان را از سنگر مظلوم نمایی خارج کند و در این موفقیت، نقش عکاسانی که در زیر باران سنگ و آجر، دوربین خود را پائین نیاوردند و تا آخرین لحظات به ثبت تصاویر پرداختند نقشی ویژه و برجسته بود.


89/6/3
10:45 صبح

هدف اقامه نماز بود نه مدیریت مدیران

بدست تقی سهیلی در دسته نماز جمعه، تجمعات دینی، نمادهای اسلامی، جمهوری اسلامی، کارگزاران دولت اسلامی

 

بسم الله

 

بالندگی هر مکتب را کجا ظاهر می بینند؟ یک دین کجا خودش را به رخ می کشد و قدرت نمایی می کند؟
مناسک عبادی و اجتماعی هر دین و مکتب ، نماد آن است. جایی و موعدی که مردم و مومنین جمع می شوند تا به مراسیم مذهبی خود را اقامه کنند محل بروز و ظهور یک مکتب است. مثلاً فرض کنید کسی بخواهد حضور و فعالیت دینی مسلمانان فرانسه در پاریس را ارزیابی کند ؛ قطعاً یکی از اولین مراجعات او به مساجد پاریس خواهد بود. اگر کسی بخواهد حضور و دل گرمی مسیحیان ایران را بسنجد باید سری به مراسمات هفتگی کلیساها بزند. به همین دلیل است که اسلام عزیز به شکوه تجمعات اسلامی اهمیت فوق العاده می دهد و به خاطر آن قانون و مقررات ویژه وضع می کند. نگاهی به مناسک اجتماعی اسلام مانند حج ، نماز جمعه و اعیاد اسلامی نشان می دهد که عظمت و اقتدار مومنین که ناشی از ایمان به خداست به شدت مورد توجه شارع مقدس بوده است.

طبیعی است هر مکتبی که موفق میشود حکومتی مبتنی بر تفکر خویش برپا کند و مدیریت جامعه ای را در دست بگیرد بایستی به تحقق اهداف مکتبی خود بیندیشد و متعهد به پیگیری آرمان هایی است که به خاطر آنها حکومت را در دست گرفته است.

جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی که برآمده از نهضت عظیم اسلامی مردم ایران ، در طول سال های متمادی است مبتنی بر آموزه های وحیانی است و پیام رسای قرآن که خصوصیت حکومت مومنین را برپایی نماز و پرداخت زکات می داند در این زمینه دستوری روشن و صریح است. البته  می توان این معنا را به جهت گیری دینی جامعه تعبیر کرد ؛ اما این به معنای اهمال در توجه به فریضه نماز به عنوان نماد این جهت گیری نیست.

آنچه در عمل شاهد آن هستیم بی توجهی برخی کارگزاران و مدیران نظام اسلامی به این جهت گیری اساسی و اصولی اسلام است ؛ به گونه ای که گاهی به نظر می رسد بعضی از ایشان فراموش کرده اند که چرا و در چه سازوکاری وارد مدیریت جامعه شده اند و این بی توجهی اصولاً در نظرشان نمی آید.

این البته می تواند به سازوکار بکارگیری مدیران مربوط شود که در خصوص برخی از آنها صلاحیت سنجی مناسبی صورت نگرفته است و هزینه این گونه مدیریت ها برای تربیت دینی و اخلاقی جامعه بسیار بیشتر از منافع احتمالی آنان خواهد بود.

یکی از نمادهای مهم و تاثیرگذار حضور مناسک دینی در اجتماع ، برگزاری نمازهای جماعت در ادارات است که حضور یا عدم حضور مدیران در این مراسیم در شکل دهی ذهنیت کارکنان و مردم دارد. این تاثیرگزاری به گونه ای است که با هیچ توجیهی نمی توان از حضور مدیران در این جور مراسمات دینی چشم پوشی کرد.

اگر چه در سال های اخیر تغییر روش قابل توجهی در سلوک مدیران کشور ایجاد شده است ؛ اما همچنان این نقیصه دل آزار در ادارات خودنمایی می کند و لازم است تا مدیران ارشد دستگاهها به این موضوع توجه بیشتری بنمایند.

 


89/5/25
2:43 عصر

رمضان الکریم

بدست تقی سهیلی در دسته صدا و سیما، شجریان، ماه رمضان

بسم الله

چند روز اول ماه رمضان گذشت ، ولی خدایی من کی فکر می کردم این قدر خوب بگذره ؛ البته از لحاظ جسمی و توان بدنی میگم!

واقعاً جای تقدیر و تشکر داره! من تصورم این بود که احتمالاً بعد از ظهرها به حال مرگ می افتم ولی اصلاً اینطور نشد و خیلی اکتیو و با نشاط از صبح تا نزدیکی های مغرب فعالیت مفید داشتم. اتفاقاً چون وعده ناهار حذف شده به کارهای عقب مونده هم می رسم مثلاً رفتم نوشته های قدیمی ابتدای دهه هشتادم را نگاهی انداختم و به نظرم خیلی قابل استفاده اومد حتی در حد تالیف و انتشار خدا کمک کنه یه کاریش میکنم.

همچنین از این فرصت استفاده می کنم و از سازمان محترم صدا و سیما بابت قطع پخش صدای محمد رضا شجریان تشکر و تقدیر ویژه می نمایم. عدم پخش صدای خواننده مذکور ، موجب آرامش خیال مومنین در لحظات روحانی افطار و سایر آنات متبرک این ماه عزیز می گردد.

 


89/5/24
12:59 عصر

فارسی1 تدارک شکست گذشته ؛ زمینه سازی هجوم آینده

بدست تقی سهیلی در دسته فارسی1، رسانه ها، هجوم رسانه ای، تهاجم به خانواده، فتنه بعد از انتخابات، مرداک

بسم الله

 

فتنه موسوم به سبز ، که سال گذشته پس از انتخابات ریاست جمهوری دور دهم ، فضای کشور را فرا گرفت در بستر اجتماعی خود تا حدود زیادی بر تفاوت انگاره ها و هنجارهای فرهنگی گروههایی از جامعه با بدنه مردم متکی بود. گروههای که غایات ذهنی آنها مبتنی بر اصالت نفس و تربیت خاص نگرش مدرن ، تحت عنوان "نوع زندگی آمریکایی" ، با اصول ، جهت گیری کلی و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی مطلوب جمهوری اسلامی در تباین آشکار و بلکه در تضاد کامل بود.

همین تفاوت نگرش که در تمام وجوه زندگی این افراد نمود بارز پیدا کرده بود ، مانع از این بود که ارتباط سالم و شفافی در جهت تبادل نگرشها ، احساسات ، خواسته ها و در مجموع پیامها ، میان این عده و حاکمیت ایجاد شود و در شرایطی که حاکمیت بنا به وظیفه ذاتی خود، همه تلاشش را بکار گرفته بود تا در خصوص سالم بودن انتخابات و پیچیدگی شرایط پس از آن به معترضین توضیح دهد ، به دلیل تعارض ایجاد شده ، تاثیر استدلالات دولت در این گروه از معترضین در حداقل خود قرار داشت.

تفاوت این عده با سایر معترضین به نتایج انتخابات در نوع شعارها و نهایتاً در موضع گیری آنان در قبال ساختار شکنی های صورت گرفته در طول زمان به خوبی قابل تشخیص است. اکثریت مطلق معترضین به انتخابات پس از گذشت مدتی و شنیدن توضیحات مسئولین در خصوص شبهات انتخاباتی و به ویژه مشاهده برخی رفتارهای خائنانه که تبلور آن در روز قدس به عنوان روز مقابله با غصب و اشغالگری و پیگیری آرمان جهانی حضرت امام خمینی(ره) ، موضوع دعوا را تشخیص داده و به سرعت خود را از جمع معترضین جدا کردند و حتی در صف مدافعان نظام قرار گرفته و در نهم دی و 22بهمن به مقابله با تهدیدهای دشمنان پرداختند.

این عده محصول پرورش با نگاه غربی و رشد یافته در دامان اوهام لیبرال دموکراسی آمریکایی بودند و همچون ماشین های کوکی فرامین خود را از مراکز رسانه ای غرب می گرفتند. آرمان هایشان آرمان های غربی ، سبک زندگی شان مدل آمریکایی و مرجع تقلیدشان رسانه های غربی؛ به گونه ای که به فتوای این مرجع معتبر ، برای مقابله با نظام برآمده از الله اکبر ، بر پشت بام ها الله اکبر هم گفتند!

طبیعی است که این گروه بهترین محصولات دستگاه تبلیغاتی و رسانه ای غرب هستند و همین ها هستند که درهرحال مخاطب پیامهای غربی در داخل ایران و مجریان عمدتاًً رایگان دستورالعمل های غربی در قلب مدیریت جهان اسلام و نهضت جهانی مستضعین هستند. کاملاً روشن است که غرب برای تکثیر ارزشهای مورد نظرش و پرورش و گسترش نگاهی که معتقد به "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" باشد و در کف خیابان های ایران ندای "جمهوری ایرانی" سر بدهد حاضر به هر گونه سرمایه گذاری باشد.

حضور این افراد در اغتشاشات سال 88 و تلاش برای بهم زدن آرامش روانی جامعه اگرچه دستآوردهایی برای غرب در بر داشت اما به دلیل استحکام ارزشهای اخلاقی و دینی و تجربه عمیق و ملموس تاریخی ایرانیان در مواجهه با این گونه موج ها ، در نهایت منجر به نتیجه مطلوب برای غرب نشده و موجب تنبه و هشیاری بسیاری از افراد بی تفاوت نیز گردید. به نظر می رسد غرب با آسیب شناسی این حرکت شکست خورده و مردود، به گزینه فارسی 1 رسیده و با جدیت در این مسیر حرکت می نماید.

نقطه هدف مرداک ، به عنوان نماینده صهیونیست های رسانه ای از راه اندازی شبکه ای مانند فارسی 1 ، که تکثیر آن بسیار محتمل خواهد بود ؛ متلاشی کردن یکی از نقاط قوت و تمایز جامه ایرانی در مواجهه با دنیای کفر یعنی استحکام ارزشهای خانوادگی است. ایرانیان و به خصوص متدینین با خانواده زندگی می کنند و پیوستگی عاطفی و ارزشی اعضاء در درون نهاد خانواده با یکدیگر و در پرتو آن ارتباط سالم و مثبت با سایر نهادهای اجتماع از کارکردهای این شیوه زندگی است که بسیار مورد رشک و کینه دشمنان فرهنگی ما قرار گرفته است.

تجربه گذشته غربی ها ظاهراً آنها را به این نتیجه رسانده است که نیروی پیش برنده اهداف جبهه استکبار در ایران ، بی خانواده ها هستند و این نتیجه گیری آنها را برای حرکت در مسیر پرده دری و بی حیثیت کردن این نهاد محبوب پروردگار ، مصمم نموده است.


89/5/16
11:12 صبح

مراکز مطالعاتی و پژوهشی در شیراز

بدست تقی سهیلی در دسته مراکز مطالعاتی و پژوهشی، شیراز، حرم سوم اهل بیت(ع)، قطب علمی، دارالعلم، مکتب شیراز

 

بسم الله

 

تعبیر سومین حرم اهل بیت (ع) که در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به شیراز استعمال گردید بایدها و نبایدهایی را جهت تحقق می طلبد که بایستی مورد توجه مسئول کشوری و همه موثران این شهر قرار گیرد.

آنچه که پس از تامل در مفهوم حرم اهل بیت (ع) ، بنیان ها ، مولفه ها و کارکردهای آن به ذهن متبادر می گردد در بعد دانشی آن ، دارالعلمی است که جریان آموزش معارف و تولید علوم گوناگون در بالاترین سطوح قرار داشته باشد؛ این نکته ای است که در گذشته تاریخی شیراز بروز قابل توجهی داشته است و خیل علما و اندیشمندان در حوزه های مختلف علمی که هر کدام استوانه ای در میان محققان تاریخ محسوب می شوند گواهی بر این موضوع است. رهبر فرزانه انقلاب نیز با اشاره به این موضوع ، شیراز را دارالعلم نامیدند و در واقع وظیفه متولیان امر برای رساندن شیراز به جایگاه اصلی خویش را یادآوری نمودند.

در تمهید مقدمات حرم اهل بیت (ع) ، تلاش برای ایجاد یک قطب معتبر علمی لازم است که بتوان با اتکای به آن بعد دانشی حرم سوم اهل بیت (ع) را تامین نمود. در واقع بدون تبدیل شدن شیراز به یک مرکز پرثمر علمی در وجوه مختلف رسیدن به مطلوب میسر نخواهد بود.

در این راستا از جمله ملزومات قطعی برای تبدیل شدن شیراز به یک قطب مطرح علمی ، وجود گروه های پژوهشی و مراکز تحقیقاتی در حوزه های مختلف دانش مبتنی بر جریان شناسی مکاتب علمی گذشته شیراز و با نگاه به افق آینده تمدن اسلامی ایرانی است ؛ مسئله ای که کمبود آن در برخی زمینه ها و در مواردی عدم وجود آن در شیراز تبدیل به یک معضل اساسی در راه پیشرفت این شهر و تبدیل آن به یک مرکز بالنده علمی شده است.

گذشته پر افتخار شیراز بدون شک مرهون حلقه های درسی و پژوهشی و مطالعاتی متعددی است که در قالب مکاتب علمی ، شکل گرفته و به تربیت شاگردان قابل و پرآوازه دست زده اند. شاگردانی که موفق شده اند در علوم کاربردی و مهندسی ، معماری زیبا و بدیع ؛ در علوم پایه ، هیئت جهانی ؛ در ادب و هنر ،استادان بی بدیل شعر ؛ در فلسفه و حکمت ، مکتب فلسفی شیراز و گوهر عالم تابی همچون ملاصدرا ؛ در عرفان و اخلاق ، اوتاد بی همتا و در فقه و علوم دینی استوانه های تاریخ تشیع همچون میرزای بزرگ و کوچک شیرازی و بسیاری دیگر از اعاظم را بپروراند.

امروز بر ماست که برای تحقق ابعاد مختلف این حرم مقدس اهل بیت (ع) همه تلاش خود را جهت راه اندازی و ساماندهی حلقه های مطالعاتی و گروههای پژوهشی بکار بسته و فارغ از تنگ نظری های نامعقول ، به بالندگی علمی این دیار مقدس بیندیشیم.

 

این لینک را ملاحظه کنید در مورد کار هنری تعدادی از دوستان است.

 


89/5/6
1:1 عصر

شهدای مظلوم فارس

بدست تقی سهیلی در دسته شهدای دفاع مقدس، شهدای استان فارس، یاد شهدا، حماسه دوران، شهید دوران، کنگره سرداران شهید

بسم الله

پخش ویژه برنامه "حماسه دوران" در خصوص دلاور مردی های خلبان شهید عباس دوران موجب شد به یاد بیاوریم ، چگونه اغلب سرداران و شهدای بزرگوار این دیار را غبار فراموشی گرفته است.
این روزهای همزمان با برگزاری برنامه های مربوط به کنگره سرداران و 14 هزار و 600 شهید استان فارس ، حقیقت تلخ و آزار دهنده ای خودنمایی می کند که همانا غربت اکثریت مطلق شهدای فارس حتی در میان هم استانی های خودشان است.

نه در نام بردن از سرداران نامی و بلند آوازه دفاع مقدس توجهی به گلهای روئیده از بوستان شهدای فارس میشود و نه در شرح مجاهدتهای رزمندگان دفاع مقدس نگاهی کافی به خاطره عاشقی ورزیدن و سروجان باختن مرد و زن این منطقه میشود.

عدم توجه کافی به مسئله مهم و اساسی معرفی نام و یاد شهدای این منطقه از سرزمین اسلامی باعث گردیده است نسل جوان علاقه مند به فرهنگ جبهه و جهاد نیز برای تشبث به شهدا ، تنها نام و عکس و سیره سرداران معروف دوران دفاع مقدس را بشناسند و کمترین آشنایی با زندگی نامه و حتی چهره و نام سرداران عظیم الشان و عزیز دیار فارس نداشته باشند و این نیست مگر سیاست تبلیغی غلط رسانه ها در طول این سالها و کوتاهی و اهمال دستگاههای متولی در انجام وظایفشان.
روند سیاست تبلیغی در این سالها به گونه ای پیش رفته است که بتدریج شهدای محلات و سرداران و فرماندهان مناطق مختلف اغلب به فراموشی کامل سپرده شده اند و خاطره دلاورمردی های این سربازان بی ریا و مخلص امام زمان (عج) ، در سایه برخی مصلحت سنجی ها ، برنامه ریزی های اشتباه و کم کاری های غیر قابل توجیه می رود که محو گردد و جای آن را در بهترین حالت و آرمانی ترین شرایط ، تصویری از سرداران نامی دفاع مقدس بگیرد که به هیچ وجه نمی تواند خلاء تربیتی ناشی از به حاشیه رفتن شهدای محلی و سرداران استانی را پر نماید.

مطالبه جدی خانواده ها و همرزمان شهدای فارس مبنی بر توجه شایسته و منطقی به شهدای این منطقه و یادآوری منش و سیره انسان ساز آن سربازان جان برکف حضرت روح الله(ره) و همچنین شناساندن رزمندگان و جانبازان و یادگاران شهدا به نسل جوان تشنه حقیقت و تلاش برای پاسخ به عطش معنوی جامعه با معرفی صالح ترین الگوها و پاک ترین فرزندان این جامعه باید پاسخی درخور از جانب مسئولین و متولیان دریافت کند.

به یاد بیاوریم که زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست و وظیفه سربازی و تکلیف انقلابی ما در این زمان ، کنار زدن پرده های غفلت از نورانیت وجود شهدای عزیز و مظلوم فارس است.


89/4/26
11:20 عصر

همراه با سروش، هم صدا با گوگوش

بدست تقی سهیلی در دسته فتنه، عبدالکریم سروش، مدعیان دینداری، خط امام(ص)، تاریخ اسلام، منافق، مهدی کروبی، سید محمد خاتمی، زیارت جامعه، کشتی نظام اسلامی

بسم الله

نشستن با دشمنان خدا برای مدعیان خط امام (ره) تبدیل به یک عادت شده است.
بدون اینکه بخواهیم وارد فضای فتنه گون سال گذشته شویم اگر چند لحظه با خود فکر کنیم که چگونه مدعیان دین مداری و اخلاق گرایی به مجلس جشن فرزند کسی می روند که اساس تفکر دینی را هدف گرفته
 و بنیاد نظام اسلامی را غیراخلاقی و غیر انسانی می داند؟!
این البته برای مومنین نشانه واضح و برجسته ای از نفاق است و قرآن شناسی جامعه اسلامی این کژتابی را جز بر نفاق حمل نخواهد کرد
که مدعیان انقلاب اسلامی با دشمنان اعتقادی آن همراه و هم مجلس باشند.
در تاریخ اسلام نمونه این رفتار به راحتی قابل رصد کردن است؛ هم پیمانی عبدالله بن ابی از اشراف مدینه با کفار و یهودیان ، دوستی برخی از صحابه پیامبر با کفار قریش و امید به شفاعت آنان در روز مبادا نمونه هایی از این رفتارهای منافقانه در صدر اسلام است.
تحلیل این جریانات نیز از کلام وحی به خوبی قابل فهم است؛ در واقع مسلمانان ظاهری و منافق صفت به دلیل عدم ایمان واقعی به اسلام عزیز و مبداً عزت ، تصور میکنند با دوستی ورزیدن نسبت به دشمنان خدا میتوانند ذخیره ای به خیال خودشان برای روز سختی و عسرت و ایام گرفتاری مسلمین اندوخته کنند. تصور میکنند اگر احیاناً نظام اسلامی ضربه ای اساسی خورد اینان بتوانند دستی از پشت برآورند و خود را از مهلکه برهانند. این معنا به خوبی در معنای کلمه منافق مستتر است.
شاهد بر این معنا گفتگوی شرم آوری است که تاریخ از زبان دو تن از یاران پیامبر در روز نبرد احد و بعد از شکست سپاه اسلام نقل کرده است. در اثنای هزیمت و تلاشی سپاه اسلام و فرار عده ای به دامنه کوه یکی از سپاهیان رسول الله (ص) به دیگری میگوید اکنون که پیامبر (ص) کشته شده است چه باید کرد؟ و دیگری پاسخ میدهد که باید دست به دامان ابوسفیان شویم تا ما را امان دهد و شفاعت نماید!

به راستی مهدی کروبی آیا نمی دانست که عبدالکریم سروش چه نسبتهایی را به امام عزیز امت(ره) و نظام مقدس اسلامی داده است و اصولاً چگونه درباره دین و مذهب ما می اندیشد که او را مشاور خود در انتخابات معرفی کرد و اکنون به مجلس جشن او می رود.

سید محمد خاتمی آیا با این کلام سروش که زیارت جامعه کبیره (ماثور از امام هادی علیه السلام) مرامنامه شیعه غالی است همراه است و این اعتقاد سروش که بشر جدید از دین بی نیاز است را پذیرفته است که با او همراه می شود؟

چگونه باید این بی شرمی و بی احترامی از سوی مدعیان دینمداری و انقلابی گری را فهم کرد جز اینکه بریدن از مردم و انقلاب اسلامی آنها ، ایشان را برای فرار از احساس تنهایی و بی پناهی به دامان آلوده و متعفن شاگرد پوپر و سایر کارگزاران نظام طاغوتی و استکباری حاکم بر غرب انداخته است.

دردمندانه باید گفت برخی از فرزندان انقلاب سابقه مبارزه و مجاهدت خود در انقلاب را با قیمت اندکی معامله لجبازی خود با نظام کرده اند و نگاه مهربان و لحن لطیف گرگهای جهانی را خریده اند که بی شک برایشان هیچ لذتی نخواهد داشت و خسران دنیایی و اخروی سرنوشت محتوم این مسیر ناصواب است.

انذارهای مشفقانه و دلسوزانه رهبر معظم انقلاب به یاران انقلاب مبنی بر حفظ مرزبندی شفاف با دشمنان و عدم گرایش به معاندان نظام اسلامی در این شرایط یادآور اهتمام ویژه ایشان به حفظ فرزندان انقلاب در دامان مردم مسلمان ایران است.



89/4/25
5:23 عصر

جام جهانی فوتبال

بدست تقی سهیلی در دسته جام جهانی فوتبال، اوقات فراغت، تابستان، امام زمان(عج)، ابزارهای مستهجن

بسم الله

مسابقات جام جهانی فوتبال آفریقای جنوبی تموم شد. الحمدلله که حتی یک بازی را هم ننشستم نگاه بکنم.عده زیادی از مردم آزاد شده اند و میتوانند به چیزهای دیگری غیر از فوتبال فکر کنند. فرصتی به دست آمده که نباید از دست داد. همه فعالین فرهنگی باید تابستان را غنیمت بدانند. رقابت سنگینی بین جریانهای مختلف اعتقادی برای تاثیر گذاری بر جوانان وجود دارد. دشمنان ما با ابزارهای مستهجن و غیر اخلاقی و جذابیتهای بصری تمام تلاششان را برای یارگیری میکنند و ما با این وضعیت حتماً شکست خواهیم خورد. برای اینکه بتوانیم برای امام زمان (عج) یارگیری کنیم باید از خودش کمک بگیریم. خودش بی رقیب است و مشتاق کمک. حداقل در اینکار پای او را وسط بکشیم!


89/4/5
5:48 عصر

عفت عمومی جامعه را با رفتارهای غربی آلوده نکنیم

بدست تقی سهیلی در دسته مفاسد اخلاقی، اخلاق غربی، یوسف و زلیخا، بی حیایی، پرده پوشی

بسم الله

اخیراً رایج شده که تند تند مفاسد اخلاقی مقامات کشورهای غربی را کشف میکنند و اعلام عمومی می نمایند. این البته در خود غرب سابقه ای طولانی دارد ولی در کشور ما اعلام ظان به این صورت خیلی جدید است و به نظر من موجب نگرانی است!
همین چند روز پیش ماجرایی از همین قبیل در خصوص یکی از سیاستمداران انگلیسی ، مثلاً کشف شد و رسانه ها آنرا با طول و تفصیل ، همراه با عکس طرفین ماجرا! و تحلیل های مختلف انعکاس دادند.
این مطالب را که می دیدم یادم به برخی مباحث اخلاقی اسلام عزیز افتاد. یادم آمد که قرآن کریم چگونه ماجرای یوسف و زلیخا را با عفت و پرده پوشی بیان کرده به گونه ای که نه مطلب را ناقص بگذارد و نه دریدگی را موجب شود.
آیا زلیخا در جبهه مقابل ما نبود که قصد بی حیایی داشت؟ به راستی اگر ما (یعنی رسانه های ما) میخواستیم راوی این ماجرا باشیم و شرحی از واوقع بدهیم چه می کردیم؟ چه عکسها و تحلیل هایی از حاشیه این ماجرا به مخاطبان می دادیم!بهرحال باید زلیخا را افشا میکردیم. به نظرم می آید برای کوبیدن دشمن مان نباید آنچنان پرده دری کنیم که تاثیر منفی آن چند برابر بیش از خود عمل باشد. جامعه غربی به بدبختی بی حیایی و رواج مفاسد اخلاقی دچار است ؛ ولی آیا باید برای افشای آن ، جامعه را اینگونه با این مسائل روبرو کنیم؟ به نظرم علمای اخلاق اسلام نظر دیگری دارند.

از جمله مصادیق دیگر این رفتارها ، گزارشهای تصویری خبرگزاری مهر است از درس خواندن دختر و پسرها در پارکها که بسیار بدآموزی داشت و همچنین گزارشهایی از ماجرای برخورد با مزاحمین نوامیس.

 

این لینک به شما نکات جالبی پیرامون کشته سازی را یادآوی می کند.

این لینک فایل صوتی ماجراهای اخیر مجلس را به شما میدهد.

این لینک به مواضع اخیر علی لاریجانی در ماجرای دانشگاه آزاد می پردازد.

هشته هشتاد و هشت ؛ یادمان هشته توهم

اینهم تحلیلی بر رفتار قالیباف و موسسه همشهری به بهانه ویژه نامه گذر از فتنه