با سلام
مطلب زيبا و به جايي نوشته شد. اما يكي از سوالات مغفول كه در اين نوشتار در لفهفه بدان پاسخ داده شده آن است كه وراي همه بازيهاي سياسي و بازيگردانان آن زمينه سازيهيا فرهنگي و اجتماعي در به وجود آوردن آن چه بوده است؟ در پاسخ به اين سوال چند نكته اساسي قابل توجه است:
1- تعارضات فرهنگي و اجتماعي كه ناشي از سياستهاي فرهنگي دوران سازندگي و اصلاحات بوده و ريشه در تمامي ابعاد جامعه دوانده است.
2- فرو رفتن در توهم روشنفكري كه از نحوه زندگي عصر مدرن براي نخبگان اجتماعي (يا خود نخبه انديشان) به وجود آمده است.
در كنار تمامي اين مسايل كاركرد رسانه ها و مراكز آموزشي و... قابل تامل است.
آقاي لاريجاني هم علي رغم همه نخبه انديشي خويش از اين قاعده مستثني نيست. اما مصلحت انديشي هاي سياسي ايشان جهت كانديداتوري در دوره آتي رياست جمهوري را هم نبايد از ياد برد