سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/11/4
10:30 عصر

این تازه اول آزادی است

بدست تقی سهیلی در دسته جمهوری اسلامی، گلشیفته فراهانی، حامد بهداد، برهنه شدن، آزادی، تهاجم غرب

باسمه تعالی

حامد بهداد را نمی دانم یادتان هست یا نه؛ وقتی که برای گرفتن جایزه اش روی سن رفت و زمانی که همه دوربین ها روی او زوم کرده بودند، با لحنی تاثرآور گفت: ...فقط یک ذره آزادی بدهید...!
این صحنه را که از تلویزیون دیدم یک نفس بلند کشیدم و گفتم منظورش چیه؟ واقعاً ما یک ذره آزادی هم نداریم؟! کمی بغض کردم و دلم سوخت!
وقتی گلشیفته فراهانی اقدام به نمایش بدنش کرد، جواب خیلی سئوالات عریان شد؛ هر چند قبل از آن هم معلوم بود ولی برهنه نبود!
آری! آزادی مورد نظر این هنرمندان تفسیر شد تا همه شیر فهم شوند! و همه آن هایی که آدرس های غلط انداز و انحرافی برای این آزادی می دادند خلع سلاح شوند و گوشی هایشان خاموش شود؛ اکنون همه می دانند آزادی مورد نظر اینان یعنی مالکیت بی قید و شرط بر بدن و امکان اعمال هر نوع مدیریتی بر آن و چون جمهوری اسلامی مانع این آزادی است باید تمسخر شود و هنرمندان آزادی خواه تا می توانند باید بروند خارج و بر بدنشان که اختیار آن را دارند، اعمال مدیریت کنند!
هنرمندان مذکر دلتنگ آزادی هم نگران نشوند؛ آنها هم می توانند برای استنشاق اندکی آزادی، بروند آن طرف آب و تولید صحنه کنند!
گلشیفته اشتباه کرد! البته کار دیگری هم در این مسیر از او بر نمی آمد. او پایان راه خودش را اعلام کرد، پایانی که قبلاً به آن رسیده بود؛ عبور از جمهوری اسلامی از هر طرفش پایان محسوب می شود؛ این ادعای ما بود ولی گلشیفته آن را اثبات کرد.
گلشیفته فاش کرد که غرب برای مقابله با جمهوری اسلامی همین را در دست دارد که مانند ابلیس ملعون لباس آدم ها را بکند تا بتوانند بر بدن خود مدیریت کنند؛ اما این برای زمین زدن جمهوری اسلامی هنوز خیلی کم است؛ غرب واقعاً کم آورده است.
واقعیت این است که انقلاب اسلامی با قدرت و سرعت باور نکردنی در حال پیشبرد برنامه ها و نیل به اهداف مقدس خویش است و تمدن غرب مانند گردن کش پیر و بیچاره ای که زور بی خودی می زند، هن و هن می کند که تاثرآور است و این تاثر بیشتر متوجه آدم هایی شبیه گلشیفته است که دل به این قداره بند بی خاصیت بسته اند که قادر به نگهداری خود از خرابی هم نیست.



89/6/3
10:45 صبح

هدف اقامه نماز بود نه مدیریت مدیران

بدست تقی سهیلی در دسته نماز جمعه، تجمعات دینی، نمادهای اسلامی، جمهوری اسلامی، کارگزاران دولت اسلامی

 

بسم الله

 

بالندگی هر مکتب را کجا ظاهر می بینند؟ یک دین کجا خودش را به رخ می کشد و قدرت نمایی می کند؟
مناسک عبادی و اجتماعی هر دین و مکتب ، نماد آن است. جایی و موعدی که مردم و مومنین جمع می شوند تا به مراسیم مذهبی خود را اقامه کنند محل بروز و ظهور یک مکتب است. مثلاً فرض کنید کسی بخواهد حضور و فعالیت دینی مسلمانان فرانسه در پاریس را ارزیابی کند ؛ قطعاً یکی از اولین مراجعات او به مساجد پاریس خواهد بود. اگر کسی بخواهد حضور و دل گرمی مسیحیان ایران را بسنجد باید سری به مراسمات هفتگی کلیساها بزند. به همین دلیل است که اسلام عزیز به شکوه تجمعات اسلامی اهمیت فوق العاده می دهد و به خاطر آن قانون و مقررات ویژه وضع می کند. نگاهی به مناسک اجتماعی اسلام مانند حج ، نماز جمعه و اعیاد اسلامی نشان می دهد که عظمت و اقتدار مومنین که ناشی از ایمان به خداست به شدت مورد توجه شارع مقدس بوده است.

طبیعی است هر مکتبی که موفق میشود حکومتی مبتنی بر تفکر خویش برپا کند و مدیریت جامعه ای را در دست بگیرد بایستی به تحقق اهداف مکتبی خود بیندیشد و متعهد به پیگیری آرمان هایی است که به خاطر آنها حکومت را در دست گرفته است.

جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی که برآمده از نهضت عظیم اسلامی مردم ایران ، در طول سال های متمادی است مبتنی بر آموزه های وحیانی است و پیام رسای قرآن که خصوصیت حکومت مومنین را برپایی نماز و پرداخت زکات می داند در این زمینه دستوری روشن و صریح است. البته  می توان این معنا را به جهت گیری دینی جامعه تعبیر کرد ؛ اما این به معنای اهمال در توجه به فریضه نماز به عنوان نماد این جهت گیری نیست.

آنچه در عمل شاهد آن هستیم بی توجهی برخی کارگزاران و مدیران نظام اسلامی به این جهت گیری اساسی و اصولی اسلام است ؛ به گونه ای که گاهی به نظر می رسد بعضی از ایشان فراموش کرده اند که چرا و در چه سازوکاری وارد مدیریت جامعه شده اند و این بی توجهی اصولاً در نظرشان نمی آید.

این البته می تواند به سازوکار بکارگیری مدیران مربوط شود که در خصوص برخی از آنها صلاحیت سنجی مناسبی صورت نگرفته است و هزینه این گونه مدیریت ها برای تربیت دینی و اخلاقی جامعه بسیار بیشتر از منافع احتمالی آنان خواهد بود.

یکی از نمادهای مهم و تاثیرگذار حضور مناسک دینی در اجتماع ، برگزاری نمازهای جماعت در ادارات است که حضور یا عدم حضور مدیران در این مراسیم در شکل دهی ذهنیت کارکنان و مردم دارد. این تاثیرگزاری به گونه ای است که با هیچ توجیهی نمی توان از حضور مدیران در این جور مراسمات دینی چشم پوشی کرد.

اگر چه در سال های اخیر تغییر روش قابل توجهی در سلوک مدیران کشور ایجاد شده است ؛ اما همچنان این نقیصه دل آزار در ادارات خودنمایی می کند و لازم است تا مدیران ارشد دستگاهها به این موضوع توجه بیشتری بنمایند.