سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/1/11
1:0 عصر

چه کسی مانع اصلاح طلبان برای ورود به عرصه سیاسی کشور است

بدست تقی سهیلی در دسته فتنه88 - اصلاح طلبان - فعالیت سیاسی - براندازی نظام

 

باسمه تعالی

 

 

نتیجه مشخص و ملموس فتنه 88 در صحنه سیاسی کشور این شد که اصلاح طلبان در فضایی معلق و نامعلوم، تکلیفشان برای ادامه حضور در فعالیت های سیاسی، معین نیست.

متأسفانه شدت التهاب و درگیری در فضای سیاسی و اجتماعی کشور در جریان فتنه 88 به قدری بالا بود که ارزیابی عمومی جامعه از ابعاد آن هنوز به سطح مطلوبی نرسیده است و به این لحاظ تعیین عمق تأثیر حضور طیف های مختلف اصلاح طلبان در این ماجرا کار مشکلی است.

اما آنچه آشکار است هجوم سراسری و بی پروای افراد و گروه هایی از اصلاح طلبان با همدستی همه دشمنان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی به کیان این نظام الهی و میراث امام امات(ره) بود که البته درایت و اخلاص رهبری و بصیرت مردم مانع از تحقق اهداف آن ها شد.

هرچند نمی توان همه اصلاح طلبان را با یک چوب راند اما شدت وقاحت قانون شکنان و مهاجمان به نظام اسلامی، که در قالب پروژه اتهام تقلب صورت گرفت به حدی است که دامن همه آن ها و بلکه دامن هر شخصیت سیاسی بی تفاوتی را هم در آتش می سوزاند.

آنچه می ماند اینست که برخی از گروه ها و احزاب اصلاح طلب مانند مشارکت و مجاهدین به واسطه حضور تمام و کمال اعضایشان در عملیاتی نمودن فتنه برعلیه نظام اسلامی به درستی از سوی مراجع ذی صلاح، فاقد صلاحیت تشخیص داده شده اند و دیگر نمی توانند حضوری در عرصه رسمی سیاست کشور داشته باشند.

دلیل اتخاذ این رویه، کاملاً مشخص و برای همه دنیا به خوبی قابل تبیین است. تهاجم به قانون و نهادهای قانونی و تلاش برای تخریب نظام مشروع کشور با همدستی بیگانگان مسئله ای نیست که بتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد و کمترین هزینه آن در همه دنیا محرومیت از ادامه فعالیت سیاسی است.

مسامحه با این گونه آشوبگری در عرصه سیاسی عوارض وخیمی می تواند برای بالندگی نظام داشته باشد و حرکت قانونمند و مصلحانه برای اعتلای کشور را دچار خدشه و ضعف نماید.

در طول ماه­های پس از افول فتنه نیز همواره مطالبه مردم از نظام، اعمال همین منطق روشن در مواجهه با غوغاسالاران و مهاجمان به قانون بوده است که در تجمعات گوناگون آن را فریاد کرده اند.

به این ترتیب باید با صدای رسا به همه فعالان سیاسی اعلام نمود زدن زیر میز قانون و به خیابان ریختن پس از باخت در انتخابات همچنان که برای مردمان نجیب این کشور و نظام مظلوم اسلامی هزینه سنگینی در بر دارد برای این خاطیان و پشت کنندگان به رأی ملت نیز بی هزینه نخواهد بود و علاوه بر عقاب اخروی، خذلان و ذلت دنیایی نیز در انتظار آنها خواهد بود.

سایر اصلاح طلبانی که در عملیات براندازانه علیه نظام مشارکت فعال نداشته اند نیز چند دسته اند؛ یک گروه آن هایی هستند که اگرچه در وسط میدان نبوده اند اما در پشت پرده و با احتیاط، مهاجمان به نظام را تقویت کرده و یاری نموده اند.

گروه دیگر آن هایی هستند که در طول این مدت، با سیاست یکی به میخ یکی به نعل سعی در سرزنش نظام اسلامی و آلوده کردن فضای تصمیم گیری مردم و به فراموشی سپردن ظلم بزرگ تر داشته اند.

دسته هایی از اصلاح طلبان هم بوده اند که طول این مدت را با سکوت طی کرده اند و هیچ حضور مشخصی در صحنه فتنه نداشته اند.

برای این گروه های اصلاح طلب و افراد فعال در آن، برائت جستن از فتنه 88 و سران داخلی و خارجی آن و اعلام مرزبندی دقیق و مشخص با معاندان و مخالفان نظام اسلامی و سعی در جبران خطاها، حداقل انتظار برای ادامه حضور در عرصه سیاسی کشور است.

اما آنچه گاهی در اظهارنظرهای برخی از اصلاح طلبان به چشم می خورد این است که جامعه را دارای تمایلات اصلاح طلبانه و در نتیجه متمایل به گروه های اصلاح طلب معرفی میکنند!

این هم حکایت جالبی است! این گروه ها دانسته یا نادانسته تمایل به اصلاح را که در نهاد تمام ابنای بشر وجود دارد و انقلاب اسلامی ما هم بر اساس آن شکل گرفته است را مترادف تمایل به احزاب اصلاح طلب که خیانت و وطن فروشی برخی از آن ها محرز و آشکار است، معرفی می کنند.

آری! مردم ما دارای تمایلات اصلاح طلبانه هستند و البته همین مردم از خائنان به آرمان های امام(ره) و انقلاب و آشوب طلبان و فتنه انگیزان بیزارند.

در واقع بسیاری از اصلاح طلبان نمی خواهند این موضوع را بپذیرند که اصولاً حضور آن ها در کشتی نظام زیر سئوال است و ابتدا باید برادری خود را ثابت کنند و سپس به انتقادهای گزنده از دولت و یا احیاناً نظام بپردازند.

بنابراین آنچه از برخی افراد منسوب به جریان اصلاح طلب که همچنان خود را وفادار به آرمان های امام(ره) می­دانند انتظار می­رود، بازگشت به مسیر صحیح انقلاب و مردم و اعلام سرافرازانه پایبندی به ولایت و ارزش های اسلامی است.