سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/6/25
9:29 صبح

نگاهی به نامه نگاری اخیر علی محمد دستغیب

بدست تقی سهیلی در دسته میرحسین موسوی، کروبی، مسجد آتشیها، ولایت فقیه، فتنه، مسجد قبا، علی محمد دستغیب، مجلس خبرگان، مطالبات مردم، دغدغه علما

 

بسم الله

سید علی محمد دستغیب، امام جماعت مسجد آتشیها در نامه اخیری که خطاب به  نمایندگان خبرگان رهبری نوشته است مطالبی را آورده که نگاه کوتاهی به آن خالی از لطف نیست.

اصولاً به نظر می رسد نامه های آقای دستغیب بیشتر جهت ثبت در تاریخ و برخی مصارف دیگر نوشته می شود ولی با این حال ایشان مدعی است که امر به معروف و نهی از منکر میکند و باید جوابش را داد.

وی در قسمتی از نامه خود مطابق معمول مدعی می شود که مردم مطالباتی دارند و این مردم زیاد هم هستند و هنوز به مطالبات خود دست نیافته اند. آقای دستغیب البته هیچگاه توضیح نداده اند که دقیقاً از کجا و چگونه دانسته اند که بخش زیادی از مردم چه مطالبه ای دارند. البته ما هم قبول داریم که عده زیادی از مردم مطالبات نافرجامی دارند و برای این موضوع شاهد هم داریم. انتخابات تاریخی 22خرداد، راهپیمایی عظیم هشتم و نهم دی ماه در شیراز، راه پیمایی با شکوه 22 بهمن و راهپیمایی دشمن شکن روز قدس و .... شواهد ما معلوم است ؛ شواهد شما کجاست؟!

گفته اید: "آیا ما خبرگان رهبری به وظیفه‌ی دینی، شرعی و عرفی خود که همان اجرای دقیق قانون اساسی، یعنی حرکت سه قوّه و تذکّر به خلاف قانون است عمل کرده‌ایم؟" باید پرسید شما اول بگو ببینم به وظیفه دینی خود در پیروی از دستورات حاکم جامعه اسلامی و ولی فقیه زمان عمل کرده ای یا نه؟ زمانی که رهبر معظم انقلاب (که به قول شهید دستغیب هر عمامه به سری از او فاصله بگیرد لعنت خدا بر او باد!) دستور دادند توی خیابان ها نریزید و کارها را از مسیر قانونی دنبال کنید شما به این دستور عمل کردید؟ یا بر عکس آن عمل نمودید؟ کسی که به اولین وظایف خود یعنی اطاعت از دستور نائب امام زمان(ع) عمل نکرده چگونه مدعی تذکر به اجرای قانون اساسی می شود. مگر در قانون اساسی نوشته اند آقای دستغیب می تواند انتخابات را قبول نکند و اغتشاش گران را حمایت کند؟ یا نوشته اند کسی که عضو خبرگان است می تواند از ولی فقیه اطاعت نکند؟

جالب است که سید علی محمد دستغیب تلاش دارد خلاف کاری های دوستان خود و قانون شکن های مردم گریز را پوشانده و نتایج فتنه گری ایشان را به پای نظام بنویسید. مثلاً می گوید: "آیا بعد از یک سال توانسته‌ایم در نظام یک آرامش نسبی خالی از رعب و وحشت ایجاد کنیم؟" آرامش گریزی و جنجال آفرینی شکست خوردگان انتخابات را باید نظام اسلامی پاسخگو باشد؟

 البته همه می دانند که بجز خیره سری های عده ای قانون شکن و تحرکات مداوم آقای دستغیب، کشور در آرامش کامل بسر می برد و امید است که از شر فتنه گران در امان بماند!

آقای دستغیب بیخودی فکر می کند سخنگویی مردم مسلمان و علمای اسلام را بر عهده دارد؛ مثلاً می گوید چرا مردم را راضی نکرده ایم و چرا علما ناراضی هستند! مثل اینکه وظیفه نظام راضی کردن است. در حالی که ما وظیفه داریم در حد توان به تکلیف مان عمل کنیم و دیگران هم باید به تکلیف خودشان عمل کنند. اصولاً در زمانه غیبت کدام شیعه ای راضی است؟ بهرحال آخرالزمان است و هزار فتنه و بلا!

نکند آقای دستغیب زمان آقای خاتمی راضی بوده اند و همه چیز را بر وفق مراد می دیده اند؟! یا فکر کرده اند که علمای اسلام از دولت آقای خاتمی غرق لذت بوده اند و کمال حظ را می برده اند؟!

نه آقای دستغیب علمای اسلام شما و طلابتان نیستید! علما جای دیگری هستند و دغدغه و نگرانی هم اگر دارند (که دارند) از چیز دیگری است و ربطی به دغدغه های شما ندارد. بیانیه پایانی مجلس خبرگان نیز به خوبی بیانگر دغدغه های علما بود.

"حال بیاییم در این اجلاسیه به وظیفه‌ی اصلی خود که تقاضای اجرای دقیق قانون اساسی است عمل کنیم. در زمان فعلی راهی نیست جز سر فرو آوردن به خواست ملّت؛ باید از بحث‌های انحرافی در مجلس خبرگان دست برداشته، به اصل مطلب که همان خواسته‌های ملّت رشید ایران است جامه‌ی عمل بپوشانیم."

با کمال تعجب جملات بالا از نامه سید علی محمد دستغیب است ؛ یعنی همه آن چیزی که دلسوزان نظام از آقای دستغیب می خواهند ایشان از دیگران می خواهد و خودش را مدعی این مطالبات می پندارد و چون خودش مدعی است، دیگر لازم نمی داند توضیح دهد که چرا به خواست ملّت در انتخابات سر فرو نمی آورد.

 نامه اش را ادامه می دهد: " امروز می‌بینیم که جناح مقابل به اتّحاد خود نزدیک‌تر و به احیاء نظرات حضرت امام امّت(ره) بیش‌تر تمایل دارد"

جالب است که ایشان اصلاح طلبان معارض را که چندین ماه است سنگشان را به سینه می زند، جناح مقابل می خواند! و بعد مدعی میشود آن ها به احیاء نظرات حضرت امام امّت(ره) بیش‌تر تمایل دارند! حالا کی می تواند به آقای دستغیب بگوید که آن آقایان فعلاً در جستجوی راهی برای نقد امام (ره) و انکار گذشته خود هستند؟! یعنی آقای دستغیب واقعاً این مسائل را نمی داند؟!

 می گوید: " چرا به این بزرگواران، آقایان مهندس میرحسین موسوی و جناب حجّت الاسلام و المسلمین کروبی و یاران آنها این همه تهمت زده می‌شود، در حالی که هیچ دادگاهی آن را به اثبات نرسانده"

کسی پیدا میشود از آقای دستغیب بپرسد آیا اگر هر چیزی در دادگاه اثبات شد را می پذیرید؟ نمی پذیرید که!

کسی پیدا میشود از آقای دستغیب بپرسد هر چیزی در دادگاه ثابت نشده است را نباید گفت؟ اگر اینطور است پس این همه اتهامات که جناب ایشان روانه نظام اسلامی و مسئولین جامعه می کنند در کدام دادگاه ثابت شده است؟ یا اتهامات رنگارنگ و بی شرمانه ای که جنابان آقایان محترمان موسوی و کروبی به نظام اسلامی نسبت دادند در کدامین دادگاه صالحه به اثبات رسیده بود؟ نمی پذیرید که!

 


89/6/16
9:46 صبح

بچه های آتشیها! این دفعه لو رفتید

بدست تقی سهیلی در دسته مسجد آتشیها، فتنه، مسجد قبا، مظلوم نمایی، علی محمد دستغیب، روز قدس، حمله وحشیانه، عکس های گویا

بسم الله

تهاجم سهمگین و ناگهانی مریدان سید علی محمد دستغیب، به جماعت معترضی که پس از راهپیمایی روز قدس و بعد از اقامه نماز جمعه، وارد مسجد آتشیها شده و مشغول عزاداری و سینه زنی بودند، تقریباً همه را غافلگیر کرد، حتی آنهایی که با مشی و مرام واقعی برخی تربیت شده های مسجد آتشیها آشنا بودند.

تقریباً همه کسانی که در حیاط مسجد حضور داشتند و با آنها صحبت کردم، متفق القول بودند که مطلقاً منتظر همچین واکنشی از جانب اهالی مسجد نبودند. در واقع معترضین حاضر در مسجد، نیتی برای درگیری نداشتند و صرفاً قصدشان تحصن اعتراضی، جهت مطالبه اقدام قانونی از مسئولین بود که با باران سنگ و آهن روبرو شدند.

به هیچ ترتیبی نمی توان رفتار خشونت آمیز اهالی آتشیها را توجیه کرد. تصور کنید! اینکه عده ای در حیاط مسجد در حال عزاداری هستند و ناگهان کسانی که خود را شاگرد درس اخلاق علی محمد دستغیب می دانند و قصد دارند رضایت خدا را جلب نمایند، با آجر، موزائیک، سنگ، لوله های داربست آهنی، اجزاء کولر، کپسول آتش نشانی و از این قبیل، شروع به پرتاب به سمت عزاداران روزه دار کرده و عمدتاً سر و گردن آنها را نشانه بروند! این قساوت قلب و بی توجهی به جان مردمان، بعید است در افراد عادی وجود داشته باشد!

شکل جراحت برخی از مجروحین که توانستم از وضعیت آنها اطلاع پیدا کنم یا از نزدیک آنها را ببینم به این صورت بود؛ شکستگی سر بر اثر اصابت یک موزائیک سالم و نشکسته! پارگی صورت بر اثر برخورد شیشه ، پارگی گردن بر اثر برخورد شیشه با زاویه مناسب( که اگر نامناسب بود احتمالاً کشته می شد!) ، شکستگی سر و تشنج بر اثر اصابت لوله داربست، جراحت صورت بر اثر اصابت کپسول آتش نشانی، شکستگی سر بر اثر اصابت سنگ، شکستگی بینی بر اثر اصابت آجر(چندین مورد)
این ماجرا باطل کننده بسیاری از تبلیغات و جو سازی هایی بود که برای مظلوم نمایی تفکر مسجد قبا صورت می گرفت تا جائی که این مسجد را مدار مدارا می نامیدند که مدارایشان بر مردم علنی شد و همگان دانستند که ایشان آبی نمی بینند و الا شناگران قابلی هستند!

در واقع هیچگاه برای مردم شیراز این تبلیغات باورکردنی نبود که تفکر آتشیها خودش را مخالف خشونت و برخورد با مردم معرفی می کرد و نسبت به برخورد با معترضین و ضرب و شتم آن ها آن گونه اشک می ریخت، اما تبلیغات وقتی پرحجم باشد بهرحال تاثیر می گذارد و عده ای باورشان شده بود که این ها واقعاً از "زدن" ناراحت می شوند! اما حادثه ای که در حاشیه روز قدس در شیراز به وقوع پیوست باطل السحر این جوسازی ها بود و عکس های زنده و گویایی که از این رویداد منتشر شد سراسر کشور را متأثر کرد.

تجمع و اعتراض به مواضع علی محمد دستغیب در روز قدس، یک حرکت بی برنامه و بدون سازماندهی بود و عکس و فیلم هایی که از آن منتشر شده است را مدیون عکاسان و فیلمبردارانی هستیم که با فداکاری و شجاعت این صحنه ها را شکار کردند. از آنجایی که عکاسان 90% عکس های منتشر شده را می شناسم، مطمئن هستم که اگر جسارت این دوستان نمی بود احتمالاً این بار هم هواداران فتنه، به کمک رسانه های بیگانه، سعی می نمودند روایت وارونه ای را از واقعه منتشر کرده و با مظلوم نمایی،  خود را آسیب دیدگان این ماجرا معرفی کنند. تلاشی که کردند اما موفق نبودند زیرا تصاویر منتشر شده به اندازه کافی گویا بود و نیاز به توضیح اضافی نداشت.

مجروح شدن چند ده نفر از اهالی غیور و ولایت مدار شیراز که عمدتاً از طلاب و دانشجویان بودند این بار توانست چهره مستور و رنگ آمیزی شده تعدادی از مریدان بزن بهادر و خشونت مدار علی محمد دستغیب را برملا کند و فارغ از تصمیم گیری مسئولین در این خصوص، افکار عمومی کشور را نسبت به این فتنه حساس نماید و فتنه جویان را از سنگر مظلوم نمایی خارج کند و در این موفقیت، نقش عکاسانی که در زیر باران سنگ و آجر، دوربین خود را پائین نیاوردند و تا آخرین لحظات به ثبت تصاویر پرداختند نقشی ویژه و برجسته بود.