سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/3/27
1:4 عصر

مسکن مهر را خدا فعال کرد

بدست تقی سهیلی در دسته مسکن مهر، دولت دهم، وام مسکن، مراجع، فتنه

بسم الله

 

سال 78 بود ، داشتیم با چند نفر بزرگتر گپ میزدیم. صحبت بر سر آینده جوانان مملکت بود. می فرمودند ما امروز اینقدر مشکل داریم برای تهیه مسکن و ازدواج ؛ وای به حال شما و وای به حال نسل بعدی! شما چجوری میخواهید خانه تهیه کنید ، اصلاً قابل تصور هم نیست. انصافاً میزان درآمد مردمان در مملکت ما چه نسبتی با هزینه تهیه مسکن دارد؟!

اما به واقع طرح مسکن مهر ، بخصوص با تسهیلاتی که اخیراً دولت محترم برای تسریع در اجرای آن قائل شده اند ، راه میانبری است که میتواند امید به زندگی با حداقل رفاه را برای بسیاری از جوانان فراهم کند.

همین چند روزه متوجه شده ام که بنده واقعاً واقعاً میتوانم صاحب یک باب منزل مسکونی شوم و این قابل باور نیست! باور کنید. یعنی من با یک درآمد کاملاً معمولی و کمتر از معمولی ، تا مدتی دیگر صاحب خانه ای خواهم شد که مال خودم است و این امری عجیب است.

برای صاحب خانه شدن من ، دولت زمینش را تامین کرده است. پول ساختش را هم تا حدود زیادی تامین کرده است. یعنی وامهای 20 میلیونی و 25 میلیونی برای ساخت مسکن مهر و من فقط باید اقساطش را پرداخت کنم.

وضعیت پیگیری مسکن مهر در دولت نهم چندان امید بخش نبود و با تانی و کندی بسیار پیش میرفت اما در دولت دهم ناگهان مثل اینکه بنزین سوپر زده باشد خیلی قوی دارد به پیش میرود. امیدوارم دست های نابکار نتوانند این امیدواری و دلخوشی را در دهان مردمان زهر کنند.

بی انصافی بود که این حداقل تشکر را هم از دولتی که انواع بی انصافی در حق آن می شود نکنم.     

.....

پی نوشت همینطوری!:

1-سوال و انتقاد از مراجع اگرچه سخت است اما از مهمترین وظایف است. چرا که آنها بهرحال نقش ویژه ای در هدایت جامعه به عهده گرفته اند و به همان میزان باید مراقب و متوجه باشند.

سئوالاتی که اخیراً حسین شریعتمداری از محضر برخی از مراجع مطرح کرد گوشه ای از سئوالات بی شمار مردم متدین کشور است که بی پاسخ مانده است.

مردم نیاز به روشنگری دارند و به ارشادات مراجع دینی هم توجه زیادی دارند ، اما چنانچه تناقضات آزار دهنده و موضع گیریهای مبهم مشاهده کنند، در بهترین حالت ، مرجع مورد سئوال را از ذهن خود کنار می گذارند و دیگر او را مورد رجوع قرار نمی دهند، البته در بهترین حالت!

البته همانطور که عرض کردم منظورم مراجع است نه هر کس برای خودش دفتر و سربرگ زده و مرید جمع کرده است.

 

2-اینهم کلیپی برای یادآوری وحشیگری های مدعیان حقوق مدنی و... خودتان ببینید


89/3/16
9:4 عصر

'این عمار' را به شما نگفتند برادر من

بدست تقی سهیلی در دسته امام خامنه ای، این عمار، حرم امام، بصیرت، جنگ نرم، نخبگان

بسم الله

سخنان بسیار مهم امام خامنه ای در سالگرد امام راحل(ره) پر از نکته هایی بود که باید مورد توجه ما باشد ، ولی یک قسمت آن ضروری فوری بود و از ملزومات کار ما محسوب میشود. ایشان در خصوص مراقبت از حدود و مرزهای الهی در انتقاد به افراد تاکید داشتند. این مرا وا داشت که مطلبی را که مدتهاست در ذهن دارم بیان کنم.
بعضی از ماها مخصوصاً در طول سال گذشته به علت احساس تکلیفی که وجودمان را دربرگرفته بود ، کارهایی کردیم که در شانمان نبود و بزرگتر از دهانمان حرف زدیم. هر وقت هم که چه از طرف دیگران و چه پیش خودمان مورد سئوال قرار گرفتیم که چرا این طور رفتار میکنی به این ندای امام خامنه ای ارجاع دادیم که آقا فرموده اند "این عمار"؟
غافل از اینکه شان نزول این خطاب، دقیقاً بحث نخبگان و خواص است؛ یعنی کسانی که میتوانند عمار باشند. دوستان! خیلی صریح باید بگویم ما عموماً، عمار نیستیم و مخاطب این ندا هم نیستیم. بنابراین حضرت آقا در این خطاب کسان دیگری را مدنظر دارند. مثلاً علمای فاضل و مبارز قدیمی حوزه میتواند خطاب این حرف باشد و هستند. من و شما اصلاً نیستیم و این ناراحتی ندارد چون وظیفه و امتحان سنگینی بر دوششان قرار دارد.
عمار از سابقون در انقلاب بود ، یک عمر سابقه مبارزه و حرکت در خط ولایت را داشت، حرفش حتی در اردوگاه مخالفین خریدار داشت و آنها که امر برشان مشتبه شده بود با بیانات او هدایت می شدند. ما اینگونه ایم؟ نه
آیا اینکه ما مخاطب "این عمار" نیستیم یعنی تکلیفی نداریم؟ تکلیف داریم و تکلیفمان هم متوسط آقا مشخص شده است ولی باید خطاب آقا به خودمان را پیدا کنیم و در همان جهت کار کنیم.
چرا این بحث مهم است؟ به دلیل اینکه وقتی تکلیف خود را ندانیم کارهایی میکنیم که در شان ما نیست. فکر می کنیم چون اماممان فرموده "این عمار" باید دهانمان را باز کنیم و یکسره فریاد بزنیم. در حالیکه نه سوادش را داریم ، نه این تکلیف را.

 ما میتوانیم نقش سرباز یا افسر جنگ نرم را برای خودمان در نظر بگیریم و سعی کنیم در این راستا ضمن تقویت ابزارهای جنگی، به تکلیفمان عمل کنیم و البته باید جنگجویانی باشیم که تحت تاثیر رفتارهای ناصواب برخی فرماندهان و یا کسانی که میتوانند عمار انقلاب باشند ولی فعلاً ترجیح داده اند در بیت الله معتکف باشند ، فعالیت مان راکد نشود بلکه با الهام گرفتن از امام امت و انجام تکالیف ، بزرگترها را به تحرک واداریم.

در ضمن از دوستانی که در حرم بوده اند کسب اطلاع دقیق کردم که مطمئن شوم تعداد شعار دهندگان در هنگام سخنرانی حسن خمینی کم  و اندک نبوده اند! دوستان می گفتند تقریباً همه شعار می دادند.


89/3/13
10:40 عصر

میلاد حضرت فاطمه(س) و رحلت امام

بدست تقی سهیلی در دسته امام خمینی، حضرت زهرا(س)، تبلیغات

بسم الله

امسال بزرگداشت امام خمینی(ره) باشکوه تر از هر سال برگزار شد. امسال مراسم تولد حضرت صدیقه (س) کمتر جلوه داشت نسبت به سالهای گذشته.
امروز گشتی در خیابانهای شیراز زدم
.
ناخودآگاه حواسم به تابلوها و اعلانات اداری و تبلیغاتی در سطح شهر جلب شد. متوجه شدم که 70درصد آنها با مضمون تسلیت فرا رسیدن سالگرد رحلت امام است و تعداد بسیار معدودی نیز به موضوع تبریک میلاد حضرت زهرا(س) و روز زن و مادر اختصاص دارد و فضای شهر در مجموع بسیار حالت حزن آلود به خود گرفته است.
مثلاً در خیابان باغ تخت مدرسه دخترانه ای بود که انتظار داشتم حداقل تبریکی به مناسبت روز زن گفته باشند اما فقط یک پارچه نوشته ، برای تسلیت رحلت امام بود.
دلگیر شدم ؛ یاد این حرف افتادم که میگویند ما متخصص برگزاری مراسمات عزا هستیم، واقعاً متخصصیم. در حالی که امروز، عید بزرگی است ، اما کاملاً حال و هوای عزا در سالگرد امام را دارد.
ان شاء الله حضرت زهرا(س) از همه عوامل دخیل راضی باشند، چون به هرحال(ان شاء الله) نیتشان خیر بوده ولی کج سلیقگی عجیبی به خرج داده اند.
یکی از دلایل این اتفاق البته میتواند دست پا چلفتی روابط عمومی ادارات مختلف باشد که پارچه ها و بنرهای مانده از سالهای گذشته در مورد رحلت امام را مجبور بوده اند همین امروز 5شنبه و قبل از تعطیلی ادارات نصب کنند و با توجه به اتصال این دو مناسبت این وضع پیش آمد.
خوب بود کمی برنامه ریزان تبلیغی و ترویجی شهر به این فکر می کردند که خمینی ها آمده اند که گوشه ای از نور وجود حضرت فاطمه(س) را اگر بتوانند متجلی کنند و اگر قرار بود خود امام نظر بدهد که شکل تبلیغات این مناسبت های متقان چگونه باشد چقدر فضا متفاوت بود.
شهرداری که قربانش بروم شهر را پر کرده از آویزها و بنرهای "روح خدا به خدا پیوست" هر سال هم این جور بنرها را میزنند. نمی شود آیا جملات کلیدی امام را مثلاً در مورد حضرت صدیقه (س) بزنیم؟ جایگاه ذوق و تدبیر کجاست؟


89/3/11
10:58 عصر

بالاخره بیت امام یا راه امام؟

بدست تقی سهیلی در دسته سیاست، انتخابات ریاست جمهوری، امام خمینی، سید حسن

بسم الله

جناب سید حسن مصطفوی نوه بنیان گذار کبیر جمهوری اسلامی به علت شهرت پدربزرگ ، بالقوه استعداد مشهور شدن در حد جهانی را دارد و این البته طبیعی است که آدمهای منسوب به اشخاص بزرگ و مشهور "مسئله" باشند و حتی اگر خودشان هم نخواهند بالاخره محل بحث و مجادله قرار بگیرند.

حضرت امام (ره) از آنجایی که نسبت به این قبیل مسائل حساس بود و عوارض آن را می دانست از ابتدا سعی بر دور نگهداشتن فرزندان و سایر اعضای خانواده اش از مسایل اجرایی و حکومتی داشت و نهایتاً از آنها در اداره دفترش کمک میگرفت.

همین منهج مورد توجه رهبر فعلی جمهوری اسلامی نیز قرار داشته و ایشان هم مانع از حضور وابستگان خود در مناصب حکومتی میشوند.

آنچه مورد توجه است آنکه، طریق دور نگهداشتن نزدیکان از مراکز قدرت رسمی در مورد بزرگان تا زمان حیات خودشان کاربرد عملی دارد و پس از آن ، آنچه تعیین کننده خواهد بود ، مذاق این آقازاده ها و البته گرایش و توجه مردم خواهد بود.

در مورد بیت مکرم و محترم حضرت امام (ره) چند نکته قابل توجه است:

 

1- انتساب به هیچ آقایی (هر که میخواهد باشد) هیچ امتیاز اصیلی برای کسی ایجاد نمیکند. نباید تعارفاتی که در این نوشته هم اشکالی از آن را میتوانید ببینید این آقازاده ها را هوایی کند که واقعاً خبری هست.

وقتی شاعر میگوید: گیرم پدر تو بود فاضل / از فضل پدر تو را چه حاصل ؛ گویای این مسئله است که جوگرفتی و دچار سوء تفاهم شدن در اثر تعریف و تمجید مردم از پدر فاضل مربوطه ، سابقه ای طولانی و تاریخی دارد. اصولاً اگر بنا باشد احترامی واقعی از راه انتساب بر کسی مترتب باشد این احترام حدودی دارد و حفظ احترام امامزاده توسط متولی حداقل آن است. به بیان روشن تر خط امام و سیره امام راحل (ره) معیار روشنی در برابر مردم و مریدان آن پیر سفرکرده است و نمیتوان با ادعای بستگی نسبی به امام (ره) برخلاف سیره او گام برداشت و از مردم طلب حمایت نمود. به این ترتیب آقازاده ها باید متوجه باشند حرکت بر خلاف سنت حسنه رهبران انقلاب و در راس آن امام خمینی(ره) اگر چه برای مقطع کوتاهی ممکن است مردم را غافلگیر کند اما بتدریج آنها (آقازاده ها) را از اصل خواهد انداخت و باید پذیرفت اعضای بیت امام (ره) برتر از پیامبرزادگان و امام زادگان بی واسطه ای نیستند که مسیر طغیان در پیش گرفتند و عبرت تاریخ شدند!

 

2- منسوبین حضرت امام (ره) همگی یکسان و یک گونه نبوده اند و برخی از ایشان مانند سید حسین مصطفوی از ابتدای پیروزی انقلاب مورد غضب پدربزرگ خود و رهبر کبیر انقلاب اسلامی قرار گرفته و بعدها عملاً در مسیر دشمنی آشکار با نظام اسلامی تلاش کردند. بعضی دیگر از منسوبین دور و نزدیک این خانواده نیز مواضع متفاوت و گاه متناقضی در مسائل کشور داشته اند و نمیتوان نظری کلی را در مورد همه آنان ابراز کرد.

 

3- نمیتوان انکار کرد که حجه الاسلام سید حسن مصطفوی که بعد از فوت پدر بزرگوارش مسئولیت بیت امام راحل(ره) ، دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) و تولیت حرم امام (ره) را بعهده گرفته است ، به طور آشکاری به جریان معروف به اصلاح طلب گرایش داشته و این تمایل از همنشینی به همراهی در مواضع سیاسی در دوران حاکمیت اصلاح طلبان رسید.

          همه به خاطر دارند که در روزگار دوم خرداد ، طیفی وسیع از تخریبها و اتهامات نسبت به انقلاب و                

           نظام و بنیانگذار آن در فضای رسانه ای پخش شد ولی صدا از همه درآمد و از متولیان دفتر امام        

           (ره) خبری نبود. در مقابل توهین های مستقیم و علنی مانند آنچه اکبر گنجی نیز در مورد  امام راحل(ره) به زبان آورده بود نیز از "تیم دفتر" چیزی دیده و شنیده نشد.

4- سید حسن مصطفوی در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری ، پا را از این هم فراتر گذاشته و در عقبه ستاد انتخابات میرحسین موسوی به فعالیت مشغول گشت. این رفتارها هیچ تناسبی با آنچه مورد انتظار متدینبن و انقلابیون از بستگان امام خمینی(ره) است ،نداشت.

5- پایان انتخابات و اعلام نتایج رسمی آراء و بررسی شکایات از طرف شورای نگهبان میتوانست پایانی بر رقابتهای انتخاباتی و قرار گرفتن سید حسن خمینی در جایگاه اصلی خود باشد اما بزودی معلوم شد که نه رقبای آقای احمدی نژاد قصد تمکین به قواعد مردمسالاری دینی را دارند و نه سید حسن خمینی بنای مصلحت اندیشی در چارچوب مصالح نظام را دارد.

پیگیری مطالبات غیرقانونی و سعی در بحرانی نشان دادن جامعه از طرف برخی اصلاح طلبان و سکوت طولانی متولی بیت امام راحل(ره) که از آن تلقی رضایت و همراهی میشد در ایجاد این احساس عمومی نقش مهمی داشت مخصوصاً که شایعاتی در محافل سیاسی منتشر بود مبنی بر تلاش سید حسن خمینی برای جلوگیری از اعلام حمایت و حضور علما در فتنه ای که برای نظام ایجاد شده بود.

همه این مسائل در پرده بود تا اینکه مراسم مهم و تاریخی تنفیذ حکم ریاست جمهوری برای منتخب دهم ملت پیش آمد و مردم با تعجب متوجه شدند نوه امام (ره) بدون اعتنا به رای اکثریت مردم و جایگاه قانونی رهبری در کشور به این مجلس ملی نیامده و ترجیح داده با غیبت خود اعلام کند که به رای و انتخاب مردم معترض است.

این روند تداوم یافت تا اینکه رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت برای ادای احترام و تجدید بیعت با آرمانهای امام خمینی (ره) به حرم ایشان مشرف شدند و طبق معمول انتظار این بود که متولی این آستان به استقبال ایشان آمده و آنها را همراهی کند که البته اینطور نشد و سید حسنی در میان نبود.

رفتارهای نسنجیده و هیجانی گروههای اصلاح طلب در انتخابات اخیر البته دامن کلیت این جریان سیاسی را گرفته است و در آمدن از گردابی که در مقابله با نظام گرفتار آن شده اند نیازمند یک توبه سیاسی و تلاش برای پرداخت بدهی سنگین به مردم و نظام مقدسشان است و اگر خمینی جوان بنا ندارد در جایگاه ملی و فراحزبی خانواده خمینی قرارداشته باشد و ترجیح میدهد بعنوان یکی از عناصر جناح اصلاح طلب وظیفه ای بعهده گرفته و مشغول فعالیت سیاسی گردد لاجرم در دادن این هزینه باید شریک و سهیم باشد و نمیتواند از زیر آن شانه خالی کند.

 

 

4- اگر این دریافت صحیح باشد که حجه الاسلام و المسلمین سید حسن مصطفوی به طور جدی و آشکار قصد ورود به مسائل سیاسی را دارد ، اصلاً به مصلحت نیست که رسانه های ارزشی از در انکار و ممانعت نسبت به وی درآیند.هرچند این موضوع هزینه های زیادی را به رقبای سیاسی وی تحمیل خواهد کرد و اتهام مخالفت با بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی از همین اکنون آماده الصاق به پیشانی ایشان است اما نباید نسبت به بصیرت و درک مردم کم لطف بود و باید به خاطر آورد که بسیاری از این هزینه ها در انتخابات اخیر پرداخت شده است!

ورود رسمی به میدان فعالیتهای سیاسی برای بستگان امام راحل(ره) آزاد است اما همه میدانند که رقابتهای سیاسی ، همراه با انتقاد و عیب جویی است و رقبای ایشان مجاز خواهند بود همانند یک رقیب سیاسی به ایشان نگریسته و این نگاه را به جامعه نیز تسری دهند که در اینصورت آقای خمینی جوان دیگر از حیثییت متولی بیت رهبر انقلاب بودن تا حدود زیادی دور شده و همانند یک رجل سیاسی باید به زد و خورد با همآوردان خود بپردازد. اگر واقعاً سید حسن مصطفوی این راه را برگزیده باشد نباید از جایگاه گروههای سیاسی اصولگرا مانع او شد زیرا هم برای مردم و هم برای خودش تولید شبهه و نگرانی میشود.

 

6- این مسئله قابل انکار نیست که برخی اصلاح طلبان اکنون که پس از انتخابات پرماجرای 22خرداد و اتفاقات پس از آن همه داشته های خود را از دست رفته و همه حیثییت و گذشته سیاسی خود را سوخته یک ادعای بی سند و دلیل میبینند ، برای بازگشت به درون نظام و آشتی با صندلیهای حاکمیت ، نیازمند کانال و معبر قابل اتکایی هستند که در ماجرای انتخابات اخیر نسوخته باشد و همچنان پتانسیل ورود به رقابتهای سیاسی درون نظام را داشته باشد و هیچ کس برای آنها مطمئن تر از حجه الاسلام سید حسن مصطفوی ، نوه رهبر کبیر انقلاب انقلاب اسلامی ایران نمیتواند باشد. بنابراین نمیتوان تردید داشت که آنها به هر قیمت تلاش خواهند کرد سید حسن مصطفوی را وارد این عرصه نموده و آخرین تلاشهایشان را گرداگرد او انجام دهند.

با توجه به گذشته ای که از حسن مصطفوی سراغ دارم این اتفاق اصلاً بعید نیست و نباید تصور کرد که معنای آن فدا کرد موقعیت ویژه برای حفظ پایگاه اصلاح طلبان در نظام است ، بلکه این رفتار احتمالاً به معنای پایان یک مرحله از حیات جمهوری اسلامی و ورود به دوره ای جدید است که تنها یکی از نتایج آن اینست که دیگر هیچ وابسته به "نام" و "بیتی" حتی در گوشه دفترش ، این امکان را نخواهد داشت که به این وسیله خود را از معرض تهاجم منتقدین و مخالفان دور نگه دارد.

 

7- سید حسن مصطفوی با ورود به عرصه رقابتهای سیاسی ، به زودی با سئوالهای درشت و مهمی روبرو خواهد شد و باید خود را آماده پاسخ دادن کند. شاید روزی که میرحسین موسوی تصمیم گرفت به حمایتهای هاشمی رفسنجانی از خود افتخار کند! و همراهی و همکاری سازمان مجاهدین و حزب مشارکت در ستادهای انتخاباتی اش را بخواهد و در عین حال خود را کاندیدای بی رسانه و نخست وزیر امام (ره) و اصولگرای اصلاح طلب و حامی مستضعفین و ... معرفی کند ، هیچگاه تصور نمیکرد که صحنه سیاسی ایران این اندازه عریان و دریده باشد که به طرفه العینی مهر همراهی با سرمایه داران و افراطیون دین گریز را چنان بر پیشانی اش بکوبند که تقلا هرچه بیشتر کند ، نتیجه کمتر بگیرد.

8- ماجرای انتخابات اخیر ریاست جمهوری باید برای همه فعالان سیاسی درس عبرتی شده باشد که دوره غمزه های عاشقانه و ژستهای عارفانه در صحنه سیاست ایران سپری شده است ، احمدی نژاد که مدعی احیای ارزشهای انقلاب بود اکنون باید اتهام لیبرال بودن را از جانب علی مطهری تحمل کرده و پاسخ گو باشد ، بقیه هم جای خود دارند. خمینی جوان ، فکر اینکه بتواند با یک حضور پرشور و ناگهانی ، همه را غرق خاطرات زیبایشان از مرحوم امام (ره) کند را از سر بدر کرده و واقع بینانه با خود بیندیشد آیا میتواند از عهده سئوالات صریح و بی رحمانه برآید یا همان اول بازی میخواهد دردنامه خطاب به پدربزرگ و پدرش نوشته و از جور امت شکایت کند! و هوادارانش هم یکسره بر طبل بکوبند که حیثییت و حرمت خاندان امام(ره) را لکه دار نکنید!

-------------------------------------------

پی نوشت1:این مطلب میتواند درباره هر یک از خانواده امام راحل صادق باشد. مخصوصاً که این استعداد را هم بعضی هایشان دارند.

پی نوشت2: امروز خبر مصاحبه جنجالی زهرا اشراقی درباره امام منتشر شد و گواهی بود بر این مطالب و این نتیجه که "نواده روح الله سید حسن نصرالله"

پی نوشت3: تو این چند روز به علت اتفاقات حرم مطهر امام خمینی(ره) مطالب زیادی نگاشته شده که سعی میکنم به آنها لینک بدهم

همه چیز درباره سخنرانی ناتمام سید حسن خمینی http://ab_o_atash.persianblog.ir/post/278 
چرا مردم در حرم حضرت امام ، سید حسن را از نطقش باز داشتند؟؟http://hajimasalaton.blogfa.com/post-247.aspx

تاوانی که حسن آقا باید می داد و داد http://parandeyebibak.blogfa.com/post-62.aspx
اندک های بیشمار http://amirihosain.blogfa.com/post-198.aspx
حق با آسید حسن آقا بودhttp://bolukat.blogfa.com/post-51.aspx
نامه ای به نوه ناخلف امام سید حسنhttp://www.ruzeemtehan.blogfa.com/post-26.aspx
نگاهی به سخنان سیدحسن، فارغ از بحث های انتخاباتیhttp://bahr.blogfa.com/post-10.aspx

تازه 20 سال از رحلت امام گذشته است http://1shahed.blogfa.com/post-15.aspx

نسبت با امام مصونیت می آورد یا مسئولیت؟http://bi-omr.blogfa.com/post-95.aspx

تبار شناسی سید حسن مصطفوی

 http://ahmadghadiri.blogfa.com/post-148.aspx

رونمایی از یک سند تاریخی درباره سید حسن خمینی     http://amaliat.blogfa.com/post-183.aspx

“جوان مسلمان” و چهارده خرداد هشتاد و نه     http://www.philosociology.ir/daily-articles/214-1389-03-17-06-57-55.html

سوال برادر کوچک سید حسن آقا...      

 http://www.andishpak.blogfa.com/post-68.aspx

 

 

 


89/3/7
6:39 عصر

حاشیه ای بر برنامه اخیر "دیروز امروز فردا"

بدست تقی سهیلی در دسته یامین پور، سید مهدی میرباقری، سید منیرالدین حسینی، دیروز امروز فردا، هاشمی، فتنه پس از انتخابات، فرهنگستان علوم اسلامی

بسم الله

گفتگوی وحید یامین پور با حجه الاسلام سید مهدی میرباقری در برنامه چالشی "دیروز امروز فردا" یکی از بهترین و آموزنده ترین گفتوگوهای این برنامه بود. رئیس فرهنگستان علوم اسلامی از همان ابتدا با نگاه فرهنگستانی به تحلیل مسائل گذشته ، جاری و پیش روی نظام پرداخت و یامین پور هم بهتر از همیشه گفتگو را مدیریت کرد.
تفاوت نگرش میر باقری و هم سلکانش در فرهنگستان علوم اسلامی که ناشی از بنیادهای فکری به یادگار مانده از مرحوم سید منیرالدین حسینی است با سایر نحله های موجود به خوبی در این گفتگو به تصویر کشیده شد. نگاه تمدنی به اسلام و تولید عقلانیت ایمانی در عبور از عقلانیت سکولار غرب به عنوان مهمترین جبهه پیش روی انقلاب اسلامی دو کلید واژه مهم مطرح شده در این برنامه بود.
صراحت استاد میرباقری هم مثال زدنی بود و بدون کمترین جسارت و بی مبالاتی وقتی که یامین پور از وی خواست مصداقی تر سخن بگوید، مواضع هاشمی را با استناد به سخنان امام خامنه ای در خطبه های نماز جمعه 29خرداد تحلیل کرد و چقدر هنرمندانه مبادرت به این کار کرد. با وجود اینکه بسیاری از موضع گیریهای هاشمی را به این ترتیب شفاف کرد اما هیچ کس نمی تواند بگوید نسبت به وی بی احترامی صورت گرفت
.

باید از یامین پور و مدیران رسانه ملی بابت این حسن انتخاب و حسن اجراء تشکر کنیم که ما را با این سبک از نگرش هم آشنا کردند؛ البته بی تردید این هم از برکات فتنه پس از انتخابات است که آدمهای مختلف که تفکرات گوناگون را نمایندگی میکنند امکانی پیدا میکنند که حرفهایشان را مطرح کنند و مردم غیر از صحبتهای کلیشه ای و خسته کننده چیز دیگری هم بگوششان بخورد.
نکته ای که به ذهنم رسیده این است که به نظر می آید یامین پور قدرت اداره مناظرات سنگین دو طرفه را ، آنطور که انتظار میرود و در طراز ملی ندارد و کنترل کاملاً از دستش خارج میشود. البته شاید نیاز باشد فرصت بیشتری به او داده شود تا بتواند تسلط مناسبی بر فضای مناظرات پیدا کند ولی فعلاً که بیشتر برنامه هایش را تک نفره و با یک نگرش برگزار میکند. شاید هم من اشتباه میکنم.