باسمه تعالی
بیان رهبر معظم انقلاب درباره رویدادهای نیویورک و رویکرد دولت جناب روحانی در سیاست خارجی چند مسئله را به روشنی پیشروی همگان مطرح کرد.
در سیاست خارجی کوتاه آمدن از اصول یعنی بر باد رفتن اعتبار و ارزش های نظام های سیاسی.
همانگونه که پیش از این تصویر شده بود ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی همانند موجودی جوان و چالاک به سوی قله های افتخار جهانی در حال حرکت است و دشمنان این نظام همانند قداره بندهای فرتوت و فرسوده تلاش می کنند در حد امکان مانع از این صعود شوند.
اگر چه مسیر حرکت به سمت قله ها ناهموار است اما شرایط مردم ایران قابل مقایسه با مستکبرین گرفتار آمده در زیر بهمن نیست و این معادله هیچگاه نباید از مقابل چشم برنامه ریزان و تصمیم گیران کشور دور شود که ملت ایران بهرحال دست برتر را در معادلات منطقه ای از آن خود کرده است زیرا در چند دهه پس از انقلاب اسلامی نمودار حرکت ما همواره صعودی و رو به رشد و نمودار حرکت دشمنان ما یکسره نزولی و در حال افول بوده است.
از آنجایی که بر اساس قانون اساسی حوزه سیاست خارجی نظام اسلامی و رویکردهای اساسی در آن قطعاً باید با نظر رهبر انقلاب تنظیم شود، ایشان با نگاه بسیار امیدوارانه به توان داخلی و قدرت ملی تاکنون اجازه نداده اند نگاه های یاس آلود و منفعل بر این حوزه حساس حاکم شود.
بیان ایشان مبنی بر این که ما به هیأت دیپلماسی ملت ایران خوشبین هستیم و برخی از اقدامات در نیویورک بجا نبود حاوی چند پیام صریح است که به ملت ایران، دست اندرکاران سیاست خارجی و ناظران بین المللی اعلام شده است.
1- اگر چه سیاست کشور تحت اشراف رهبر معظم انقلاب قرار دارد اما این موضوع هرگز به معنای آن نیست که کارگزاران این حوزه در هر سطحی که باشند برای همه صمیمات و رفتارهای خود مجوزی از ایشان گرفته اند چنانکه فرمودند برخی اقدامات بجا نبود. البته این موضوعی است که می توان به راحتی آن را فهمید اما متاسفانه برخی همراهان دولت و رسانه ها با اشاره و تصریح بر این نکته تاکید می کردند که دولت با اختیارات کامل به نیویورک رفته است و اینگونه تصویر می شد که گویی هر اقدام رئیس جمهور و همکارانش با اجازه و هماهنگی رهبری معظم انقلاب بوده است.
2- علیرغم ناله های زبون و ضعیفی که گاهی در کشور شنیده می شود و بیشتر از آن که متکی به بدنه کارشناسی سیاست خارجی باشد سروصدای رسانه ای دارد، مقام معظم رهبری بنا ندارند در مقطع پیچ تاریخی و سرنوشت ساز منطقه و در آستانه فتح عظیم ملت ایران، در برابر این اندیشه ناصواب که راه صعود ملت ایران را در سازش هموار میبیند کوتاه بیایند و مجال عرض اندام بدهند.
3- دیپلماسی فعال دولت در منطقه و جهان باید مورد حمایت واقع شود تا بتواند با موفقیت همراه باشد. فعالیت گسترده دیپلماتیک باید با توجه به بی اعتمادی ملت ایران به آمریکا و رفتارهایش تنظیم شود.
4- همچنانکه پیش از این بارها بر تقویت توان داخلی تاکید شده بود، این بار نیز مقام معظم رهبری بر اهمیت و اولویت این مسئله در موضوع سیاست خارجی صحه گذاشتند. بیانات اخیر ایشان نشان دهنده این واقعیت جدی است که بدون تقویت تولید ملی و توان داخلی دیپلماسی موفقی برای کشور رقم نخواهد خورد و آنچه می تواند برگ برنده کشورمان در معادات منطقه ای و جهانی باشد عمق خودباوری، توان و تولید ملی و عمق استراتژیک نظام اسلامی در دنیا است.
5- اگرچه برخی جریانات سیاسی تصور می کردند خواهند توانست با فضاسازی های ژورنالیستی، ماجرای نگران کننده مذاکره با آمریکا را مسئله ای حیانی، مفید به حال کشور و مورد توافق همه مراکز تصمیم گیری نظام اسلامی جا بزنند اما سکان دار انقلاب اسلامی با شجاعت و در موقعیت ویژه حضور در مرکز نظامی هوایی ارتش تاکید کردند ما به آمریکا بی اعتمادیم و پاسخ شرارات هایش را به سختی خواهیم داد که به این ترتیب اذناب شیطان بزرگ باید حساب کار خود را داشته باشند.