باسمه تعالی
فرا رسیدن ماه عزیز شعبان را به همه تبریک میگویم.
در یک اقدام قانونی و پیشرو دولت اقدام به تعویض دو
وزیر مهم کابینه نمود. از آنجا که یکی از بدشانسی های
مهم دولت نهم کمبود منتقد بدردبخور و دلسوز است،
این رخداد هم وارد همان فاز همیشگی تحلیلهای بی پایه و
بی دلیل و من درآوردی شد که تنها تخریب و تضعیف دولت
را پیگیری میکند.
یکجا میگویند تعویض وزرا پس از دو سال نشانگر عدم مطالعه
در انتخاب آنهاست! منظورشان اینست که باید مثل ما پستهای
مملکت را به افراد سپرده و بدون ارزیابی دقیق با معیارهای
اصولی پس از چهار سال و یا هشت سال ضمن تحویل گرفتن
منصب مورد نظر به آنها خسته نباشیدبگوئیم و لوح تقدیری نیز
اهدا نمائیم.
یکبار میگویند در دولت نهم وزرا اختیار عمل چندانی ندارند و
چندان اجاره مخالفت با مصوبات هیئت دولت را ندارند!
اشاره شان به اینست که ما خودمان در دولتهایمان کابینه هایی
جزیره وار داشتیم که هر کدام از خانمها و آقایان بنا به قدرت
چانه زنی و لابیگری ، منویات خودشان را پیش میبردند و در
آخر آنچه باقی میماند طرحهای تکه تکه شده دولت بود که هر
کدام از وزارتخانه ها بنا به تفسیر خودشان آنرا اجرایی کرده
و یا نکرده بودند.
جای دیگری میگویند وزارت صنایع بالاترین عملکردها را داشته
است وبعد خود وزیر مستعفی میگوید به نظراتم بی توجهی
میشد!!.
طبیعتاً در اینجا میخواهند القا کنند اصولاً احمدی نژاد به دنبال
بررسی سطح عملکرد وزرایش نیست و آنهایی را که راندمان کاری
خوبی داشته اند را به دلایل سیاسی برکنار کرده است و آدم
متحیر میماند چطور وزیری که به نظراتش بی توجهی میشده
اینقدر عملکرد بالایی داشته است.
اما آنچه که ما می فهمیم اینست که دولت احمدی نژاد ،
دولت اقدام است.دولت عمل به تعهدات و وظایف و بر این
اساس همواره در جهت ارتقای تیم دولت گام بر میدارد و این
حق طبیعی را هم دارد که کاراترین مدیران و درعین حال
هماهنگ ترین آنها را همکاری برگزیند.
همه مردم علاقه دارند به تعداد همه وزارتخانه ها افرادی
با درایت، شهامت و سلامت شخص رئیس جمهور حضور
داشته باشند و یکدستی اعضای کابینه در جهت خدمت به مردم
و همراهی با شخص رئیس جمهور از الزامات دولتی است
که میگوید: میشود ، میتوانیم