بسم الله
در بخش دوم فیلم که ماجرای وقایع پیرامون مسجد آتشیها محور داستان قرار دارد باز هم گزینش گری و داستان سازی ابزار کار سازندگان فیلم است چنانکه در بخش اول فیلم سخنان نماینده ولی فقیه در سپاه استان را به صورت تقطیع شده و ناقص نمایش میدهد و پاسخهای وی در بیان سید علی محمد دستغیب نیز باز هم بی ربط است. گویی سازندگان فیلم مصلحت ندیده اند مانند برخی موارد دیگر نظرات دقیق آقای دستغیب را به سمع و نظر مخاطبان برسانند.
در اولین تصاویر این بخش گروهی دیده میشوند که در کوچه مقابل مسجد ، علیه آقای دستغیب و مسجد وی شعار میدهند که فیلم آنها را افرادی شبه نظامی! معرفی میکند. در همین حال عده ای در تصویر دیده میشوند که با حرارت و استقامت فوق العاده در حال جلوگیری از تعرض به مسجد هستند و با افراد شبه نظامی! مقابله میکنند. فیلم ترجیح میدهد در مورد این افراد سکوت کند و توضیحی ندهد. نکته قابل توجه این است که در زمان وقوع این جریان ، در فاصله حدوداً 50 متری ، جمعیت به خشم آمده چند هزار نفری در خیابان شهید دستغیب و در انتهای کوچه مسجد در حال سر دادن شعارهای خشمگینانه ای بر علیه مواضع دشمن شاد کن آقای دستغیب هستند که عکسها و تصاویر آن قبلاً منتشر شده است. اما فیلم حاضر نیست حتی یک لحظه این تصاویر را به بیننده نشان دهد تا مبادا تصور شود که معترضین واقعی به آقای دستغیب مردم متدین شیراز و اقشار انقلابی آن هستند که مواضع عجیب و تنفرآور این شخص در طول ایام بعد از انتخابات و مخصوصاً پس از فاجعه هتک حرمت عاشورای حسینی (ع) که حجه الاسلام سید علی محمد دستغیب مجدداً نظام را شماتت کرده و به کاندیدای شکست خورده و محبوبش تسلیت گفته بود، خون آنها را به جوش آورده است. همان مردمی که در آن روزهای فتنه آلود ، بیانیه ها و رهنمودهای علمای صالح و دلسوخته در اقصاء نقاط کشور را میدیدند که در محکومیت بی احترامی به عاشورای حسینی(ع) صادر شده است و در شیراز ، نیز قاطبه علما و خصوصاً سید علی اصغر دستغیب برادر امام جماعت مسجد آتشیها ، با محکوم نمودن این جریانات آشوب گر، ایستادگی در برابر فتنه گران را بر همگان فرض دانسته بود!
تعریف کردن داستان مسجد آتشیها به گونه دلخواه و از آخر به اول تا انتهای "کسان و ناکثان" ادامه می یابد و سیل اتهامات بی پایه روانه برخی مسئولین و اقشار حزب اللهی با عنوان "حامیان دولت" میشود. همواره و در تمام درگیریهایی که فیلم آنها را نمایش میدهد تنها آن قسمتهایی که مظلومیت اهالی مسجد آتشیها را تداعی میکند نمایش داده شده اند و مقدمه و موخره ماجرا در فیلم مفقود است و تهیه کنندگان از مخاطب میخواهند که توضیحات آنها را درباره دلایل وقوع درگیری و نتایج آن بپذیرد. به همین دلیل فیلم ترجیح میدهد در خصوص پرونده هایی که به دلیل ضرب و شتم نمازگزاران حزب اللهی در همان ایام بر علیه برخی عناصر مسجد قبا در محاکم انتظامی و قضایی در جریان بود توضیحی ندهد. عوامل تهیه فیلم مدعی میشوند که فرمانده سپاه استان با نیروهایش به منزل آقای دستغیب حمله کرده است و این از نظر شاهدان ماجرا ، دروغی بی شرمانه است و تقریباً برعکس واقعیت است . آن کسانی هم که در مقابل منزل حجه الاسلام سید علی محمد دستغیب بر علیه این سردار سپاه شعار می دهند تعدادی از طلاب و اهالی مسجد آتشیها هستند!
موضع گیری عجیب و عنودانه فیلم نسبت به نیروی انتظامی نیز به نظر می آید بیشتر از آنکه مربوط به وقایع مسجد قبا باشد ، ناظر به اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری و برخورد با اغتشاش گران است که تاوان آن را به این ترتیب میدهد! سلسله رویدادهای ردیف شده در فیلم به گونه ای است که تهیه کنندگان فیلم تلاش میکنند آنها را برخواسته از متن مردم دیندار نشان دهند ولی نمیتوانند. همان وقایعی که طی آن شعار "جمهوری ایرانی" در مقابل "جمهوری اسلامی" مطرح شد ولی آقای دستغیب مدعی روحانیت و دین گرایی هیچ واکنشی نسبت به آن نشان نداد؛ همان وقایعی که طی آن شعار" نه غزه نه لبنان" سر داده شد ولی حتی گلایه ای محبت آمیز از کلام آقای دستغیب نسبت به شعار دهندگان احساس نشد ؛ همان وقایعی که در آن شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" از کسانی که قبلاً ترجیح میدادند از مرگ بر گفتن متنفر باشند بلند شد اما از جناب سید علی محمد دستغیب حامی اسلام ناب مسجد آتشیها صدای خاصی شنیده نشد!
صحنه به صحنه این فیلم جای گفتن حقیقتی تلخ است اما یک توصیه اخلاقی به تهیه کنندگان فیلم و آن اینکه نمی بایستی به بهانه نمایش درگیریهای پیرامون مسجد آتشیها از حیاط خانه مردم هم فیلم برداری میکردند، مخصوصاً که صاحبخانه بخت برگشته همان موقع بخواهد از دستشویی خانه اش خارج شود و ناخواسته شکار دوربین بچه های آتشیها شود.
آنچه این فیلم ، همانند تمامی ادعا نامه های فتنه جویان بر علیه نظام اسلامی در ماههای گذشته از پرداختن به آن طفره میرود و حاضر نیست توضیح قابل قبولی را ارائه نماید ، اصل وقوع تقلب است که بهانه همه این آشوبها و اغتشاشات است. اتهام سنگین تقلب 11 میلیونی به نظام اسلامی ، مسئله ای نیست که بشود با لطیفه ها و تمثیلهای آقای صانعی و داستان سرائیهای ذیل تئوری گاودانی آقای دستغیب از کنار آن گذشت. مخصوصاً زمانی که به یا د بیاوریم در ادامه این ادعای واهی بود که کاندیدای شکست خورده به مراسم ترحیم آدم زنده حاضر شد و احساس تاثر کرد!
و درادامه همین سناریو بود که همه ناکثان دنیا احساس وظیفه کردند تا به حمایت از جنبش سبز بشتابند.
نام این نرم افزار نیز جالب توجه است. عبارت "کسان و ناکثان" از دو کلمه فارسی و عربی تشکیل شده است. شاید بهتر بود نام را کسان و ناکسان میگذاشتند ولی استفاده از کلمه عربی ناکثان (به معنی پیمان شکنان) که بر اصحاب جمل و فتنه گران بریده از ولایت اطلاق میشود گویای مسائل بسیاری است و بر خلاف نیت تهیه کنندگان نرم افزار یاد آور افرادی است که پس از عقد پیمان و بیعت با ولی خدا و امام زمان خود ، به خاطر چرب و شیرین دنیا و برخی نیز به دلیل گم کردن معیار حق ، از طریق ولایت رو گرداندند و تباهی و ذلتشان به صحیفه تاریخ ماندگار ماند.