باسمه تعالی
...
هرگز و مخصوصاً در روزهای اول و ماه های ابتدایی تولد، از بچه جلوی دیگران بدگویی نکنیم و فکر نکنیم که او نمی فهمد و ما داریم خودمان را خالی می کنیم؛ او می فهمد و ما داریم بچه مان را جلوی دیگران کم شأن می کنیم.
با بچه باید زیاد حرف زد ولی نه آنقدر که بچه نتواند حرف بزند باید از کودکمان بخواهیم حرف بزند و با او همراهی کنیم.
بچه ها در زمینه های مختلف پدر و مادر را محک زده و امتحان می کنند تا ببینند جنس پدر و مادر چگونه است! باید مراقب بود که رفتاری محترمانه و عاقلانه از خود نشان دهیم، هر چند کودکان باهوش هستند و در نهایت ذات ما را کشف خواهند کرد!
مثلا بچه غذایی را که به دستش داده اید به راحتی و با خونسردی تمام، روی زمین می اندازد و به چشم های شما نگاه می کند تا واکنش شما را متوجه شود!
شوخی با بچه ها مسئله بسیار مهمی است که معمولاً مغفول واقع می شود.
عموماً مردم در شوخی و بازی با بچه ها آنها را به عنوان عروسک در نظر می گیرند و بعد با آن ها شوخی می کنند!
پووووووففففف کردن در شکم بچه ها یکی از این شوخی های زننده است که آدم بزرگ ها آن را دوست دارند و تفریح لذت بخشی برایشان به حساب می آید یا قلقلک دادن و از این قبیل کارهای بی محتوا که خودتان بهتر می دانید!
یک مسئله مهم دیگر در خصوص همسالان و رقبای کودک است.
وقتی بچه شما کودکی همسن خود یا کوچک تر از خود را در بغل شما ببیند انتظار نداشته باشید که واکنش نشان ندهد و سیب زمینی باشد!
اینجا چند نکته وجود دارد؛
اول اینکه مثلاً خواهر یا برادر شما خیلی به بچه تان اظهار علاقه می کنند، تا اینجا مشکلی نیست! ولی وقتی خواهر شما که عمه بچه تان باشد خودش بچه دار شد مدیریت ماجرا کمی مشکل می شود. خوبی این گونه اتفاقات این است که بچه متوجه کاهش توجه عمه و سایر اطرافیان به خودش می شود و همین درس زندگی به او می دهد که به کسی دل نبندد زیرا کم کم سایرین هم بچه دار می شوند یا به هر دلیل حواسشان کمتر به کودک است و او از مرکز توجهات خارج می گردد و متوجه می شود که زندگی همه اش فوران محبت عمه و خاله و عمو نیست!
این کاهش تدریجی علائق بچه به اطرافیان نعمت بزرگی است که باید آن را مدیریت کرد.
نکته دیگر اینکه کودک علاوه بر اینکه توجهات را از دست می دهد، شاهد قربان صدقه رفتن دیگران برای کودک تازه متولد شده هم هست و حتی پدر و مادر خودش را می بیند که کودک دیگری را بغل گرفته اند و زیر غبغبش را می بوسند و لذت می برند!
این دیگه واقعاً دیوانه کننده است!
راه حلش چیست؟ به نظر من باید کودک را در این مسیر مشارکت بدهیم و او را با خود همراه کنیم. مثلاً وقتی بچه عمویش را بغل کرده ایم بگوئیم بیا عزیزم ببین چقدر پسر عمویت نازه! بیا نی نی عمو را بوس کن! بیا نی نی عمو را ناز کن!
به این ترتیب کودک خودش را در مقام و منزلتی می بیند که باید به بچه تازه وارد محبت کند و او را زیر سایه حمایت خودش بگیرد و محافظت نماید که البته این هم خطراتی در پی دارد چون کودک دوست دارد به هر زوری شده بچه کوچک را بغل کرده و با او بازی کند!
امید است با خواندن این مطلب هدایت شده باشید!
از آنجا که من خودم درگیر این موضوع هستم تقاضا می کنم اگر نظر خاصی دارید بفرمائید تا استفاده کنیم