باسمه تعالی
همان گونه که پیش بینی می شد تقریباً همه پیش بینی ها در خصوص نوع رفتار غربی ها به خصوص آمریکایی ها در مذاکرات، به وقوع پیوسته است و هر آنچه از آن می ترسیدیم به چشم می بینیم.
این هشدار را شنیدیم که آمریکایی ها در مذاکرات صداقت ندارند و به روشنی دیدیم که بعد از دور قبلی مذاکرات که به دلیل عدم هماهنگی کشورهای غربی و امتیازخواهی بیشتر آنان به توافق نهایی نرسید، وزیر خارجه آمریکا مدعی شد ایران باعث ناکامی مذاکرات شده است!
قبلاً این اخطار را دریافت کردیم که آمریکائیها در مذاکرات هدف اصلی خود را اعلام می کنند و موفقیت مذاکرات را در گرو رسیدن به آن هدف قرار می دهند. به این ترتیب مذاکره اصولاً سازوکاری است برای رسیدن به هدف مطلوب آمریکائیها و در غیر اینصورت هیچ توافق و تفاهمی در کار نخواهد بود.
به ما تذکر داده بودند که آمریکا با رژیم اشتغالگر قدس رودربایستی دارد و منافع این رژیم نامشروع را همواره در نظر می گیرد و می دانستیم که جمهوری اسلامی به هیچ عنوان نمی تواند در چنین چارچوبی بگنجد و حالا به روشنی می بینیم که مقامات غربی و آمریکایی پیاپی به تل آویو سفر کرده و روند مذاکرات را با مقامات صهیونیست در میان می گذارند.
به ما یادآوری کردند که مذاکره باید بر اساس احترام متقابل باشد؛ اما به روشنی می بینیم که مقامات غربی و به خصوص آمریکائی با جسارت، ایران را تهدید به حمله نظامی و یا اعمال تحریم ها و فشارهای بیشتر می کنند. معلوم نیست این چه مذاکراتی است که یک طرف آن، حداقل در زمان انجام مذاکرات، حاضر نیست دست از بی احترامی به طرف مقابل بردارد.
آری کشوری که ما با آن وارد معامله و مذاکره شده ایم موجودی گرگ صفت است که احترام را جز در سایه قدرت و زور درک نمی کند و ما با وجود تمام این هشدارها، باز هم اصرار داریم که با این گرگ که نامش را کدخدای جهان گذاشته ایم، وارد مذاکره و معامله شویم.
این روند به راستی مانند فرو رفتن در چاهی عمیق با چشمانی باز است.
++++++++++++++++++++++++
پی نوشت1: خداوند عقل و هوش و حواس را به آدمی داده است تا بتواند مصلحت خودش را تشخیص دهد و اگر به مصلحت عمل نکرد باید خودش را سرزنش کند و چقدر این، سرزنش خود، تلخ است مخصوصاً اگر مصداق گزیده شدن دوباره و چندباره از یک سوراخ باشد و اگر تذکرات لازم را قبلاً دریافت کرده باشیم.
پی نوشت2: الان نگرانی من واقعاً این است که دولت جدید خود را گرفتار در منگنه ای ببیند که رهایی از آن بهرحال با یک توافق هسته ای برایش میسر باشد. این نگرانی جدی است که بخواهند حداقل هایی را در زمینه حقوق هسته ای ایران نگه دارند و در ازای آن چند میلیارد دلار از پول های کشور را آزاد ساخته و آن را وارد چرخه اقتصادی کشور کنند تا به اصطلاح گشایشی ظاهری و موقتی ایجاد شود و این بشود موقفیت برای دولت جدید!
پی نوشت3: واقعاً به این کارها می گویند دیپلماسی فعال؟ یعنی قبلی ها نمی توانستند این کارها را بکنند؟ خیلی کار پیچیده ای است که از حقوق هسته ای ملت بگذریم و در ازای آن مقداری پول بگیریم؟ در آینده در این خصوص بیشتر سخن خواهیم گفت.