سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/2/2
9:29 صبح

میر حسین موسوی کاندیداتوری برای احیای قاعده بازی

بدست تقی سهیلی در دسته احمدی نژاد، قاعده بازی، میرحسین موسوی، هجمه به دولت نهم

از جمله سئوالات مهمی که میرحسین موسوی برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری باید پاسخ میداد ، چرایی ورود در این برهه از زمان به متن رقابتهای انتخاباتی ، بعد از دو دهه کناره گیری و سکوت در مقابل تحولات سیاسی است.

علیرغم اینکه مهندس موسوی پاسخ نسبتاً شفافی به این پرسش داده است اما برای شناخت دیدگاههای اساسی نخست وزیر دوران دفاع مقدس رمزگشایی از این پاسخ لازم به نظر میرسد.

موسوی در چند مرحله پاسخهایی داده است که هر چند در بیان متفاوت هستند اما در مفهوم مشترک و یکسان به نظر میرسند. وی در جایی گفته است ، برای نظام احساس خطر کردم و در جایی دیگر تاکید نموده قانون شکنی دولت نهم مرا برای ورود به عرصه مجاب کرده است.

اما به زعم من مهمترین اشاره میرحسین موسوی برای حضور در صحنه انتخابات آنجاست که گفته بعد از امام من نگرانی نداشتم  و از چپ و راست هر کس که قدرت را به دست میگرفت من خیالم راحت بود اما با روی کار آمدن دولت نهم "قواعد بازی" رعایت نشد و لذا من احساس خطر کردم و وارد عرصه شدم!

به خوبی میتوان استنباط کرد که احساس خطرها و نگرانیهای آقای موسوی در نهایت معطوف به همین "قواعد بازی" است کما اینکه به نظر میرسد دغدغه "قانون شکنی" را هم باید در همین فضا فهم نمود؛ چرا که "قانون" در بیان عده ای از سیاستمداران همان "قواعد بازی" است.

احتمالاً این "قواعد بازی" بیش از آنکه یک ترکیب ادبی باشد یک عبارت استاندارد شده با بار معنایی مشخص برای یک گفتمان خاص است که باید منتظر ماند تا گوینده در ادامه رقابتها آنرا توضیح بیشتری بدهد ، اما به راستی این "قواعد بازی" چیست که احمدی نژاد و دولت نهم آنرا بهم زده اند و قرار است مهندس موسوی برای احیاء و پاسداشت آن سکوت 20 ساله را بشکند و به میدان بیاید؟

این کدام قواعدی است که همواره در دولتهای پس از امام (ره) رعایت میشده وموجبات آسودگی خیال جناب میر حسین را فراهم میکرده است و تنها دولت محمود احمدی نژاد است که از آن قواعد اساسی  عدول کرده و نگرانی مشار الیه را برانگیخته است.

تا آنجا که به طرفداران محمود احمدی نژاد و والبته همه مردم ایران مربوط میشود ، فریاد نهفته در پشت آرای میلیونی مردم در انتخابات نهم ریاست جمهوری دقیقاً بر سر همین "قواعد بازی" بود.

"قواعد بازی" احتمالاً همان قوانین نانوشته ای است که مشخص میکند هر گروه سیاسی و هر شخصیت اجتماعی چقدر"کوپن" برای اظهار وجود داشته باشد. این "قواعد بازی" احتمالاً ترجمه ای است از "بازی بزرگان" که در آن پدر خوانده ها و باندهای مخوف مافیایی در تقابل و البته تعامل با یکدیگر حدود منافع ملی! را تعریف و برای احقاق آن تلاش میکنند.

شاید منظور آقای مهندس میر حسین موسوی این است که در شرایط رعایت "قواعد بازی" هر کس از هر جناحی بر سر کار باید موظف است نظرات و ملاحظات شبکه های بهم پیوسته قدرت و ثروت را محترم شمرده و غنائم را به شکل عادلانه! میان ایشان تقسیم کند.

صورت دیگر "قواعد بازی" به تعامل با دنیا اشاره دارد. بدون شک "قواعد بازی" در نظام ظالمانه بین الملل را ما ننوشته ایم و خروجی این بازی قطعاً به نفع نظام انقلابی ما نخواهد بود. هنر بزرگ امام راحل (ره) ما این بود که خارج از این قواعد استکباری با دنیا گفتگو کرد و سلطه گران را به چالش کشید.

افتخار همه ما به دولت نهم که در کلام رهبری معظم انقلاب (1) نیز متبلور است از آنجاست که این دولت حاضر نشد در چارچوب قواعد ظالمانه تن به ذلت ملت ایران بدهد و همین به هم زدن "قواعد بازی" بین المللی ، بازیگران حرفه ای و سابقه دار سیاست جهانی را آنچنان گیج و سردرگم کرده است که هم نوا با مهندس موسوی به هجمه علیه دولت نهم در خصوص عدم رعایت "قواعد بازی" مشغولند.

 

 1- بیانات رهبری در دیدار هیئت دولت 2/6/87


88/1/31
9:11 صبح

میر حسین به مثابه سرباز وفادار بروکراسی دیوانسالار

بدست تقی سهیلی در دسته میر حسین موسوی، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، بروکراسی دیوانسالار، تهاجم به دولت نهم، احمدی نژاد

دفاع جانانه مهندس میرحسین موسوی از سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق نشان داد که بروکراسی دیوانسالار در طول دهه های گذشته با تحمیل خود به نظام اداره کشور ، مناسبات ، تعاملات ، نهادها ، فرایندها و مدیران بسیاری را پرورانده است و ما همچنان شاهد درگیری این میراث صد ساله با روند اصلاح گری در مدیریت کشور خواهیم بود.

تفکر بروکراتیک پس از ورود به بدنه اداره کشور برای تثبیت خود و تضمین تداوم حضور در همه شئون تصمیم سازی کشور ناگزیر از نهادسازی در کلیه سطوح مدیریتی کشور بود و اکنون چندین دهه است که سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق شاخص ترین نهاد برآمده از این تفکر محسوب میشود.

هرچند "سازمان مدیریت و برنامه ریزی" در 15 اسفند 1351 رسماً با نام "سازمان برنامه و بودجه" شناخته شد اما پیش از آن در سال 1316 ، نخستین بار با نام  "شورای اقتصاد" ایجاد گردید و وظیفه هماهنگ کردن فعالیتهای عمرانی و تهیه برنامه هایی برای رشد اقتصادی و اجتماعی کشور برایش تعریف گردید. پس از این تاریخ همواره شاهد گسترش و ریشه دواندن این نهاد در مدیریت کلان کشور هستیم تا اینکه در تاریخ 11/12/78 ، شورای عالی اداری با ادغام این سازمان در سازمان امور اداری و استخدامی کشور تاکید میکند: "سازمان امور اداری و استخدامی کشور و سازمان برنامه و بودجه با تمام وظایف ، اختیارات و مسئولیتهای قانونی و نیروی انسانی و امکانات خود ادغام شده و نام آن به سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور تغییر یابد.

این نهاد همچون دیده بانی امین و قدرتمند برای نظام بروکراتیک کشور ، تلاش میکرد کلیه مجاری ورودی و خروجی تصمیم گیری کشور را تحت کنترل داشته باشد و هر گونه تغییر نگرش در مدیریت کشور میبایست الزاماً در قالبهای تعریف شده این نهاد صورت بپذیرد.

سازمان مدیریت و برنامه ریزی همچنین مجرای ورود نرم افزارهای مدیریتی غرب به کشور بود و اینچنین بود که انقلابی ترین تصمیمات ، هنگامیکه به دره سازمان مدیریت میرسید به گونه ای تغییر ماهیت میداد که از انتهای این فرایند ، شاهد تداوم روند تکیه بر تفکرات بریده از وحی بودیم.

سالها حضور تفکر بروکراسی در نظام اداره کشور ، موجب تربیت مدیرانی شد که برایشان تنفس در محیطی بدون حاکمیت سازمان مدیریت غیر قابل تصور است.

به نظر میرسد با توجه به اینکه وجود یا عدم وجود سازمان مدیریت و برنامه ریزی به شکل سابق آن هیچگونه اهمیت قابل توجهی برای توده های مردم نداشته و مطلقاً ذهن آنها را به خود مشغول نمیکند ، هجمه میر حسین موسوی از این منظر به دولت نهم بیشتر برای ارسال علامت به مدیرانی است که فصل مشترک همه آنها در مخالفت با احمدی نژاد ، اعتقاد به تداوم سنت مدیریتی سابق قابل بیان است.


88/1/9
5:16 عصر

طنز سال نو

بدست تقی سهیلی در دسته هنر پیشه، مهندسی فرهنگی، انتخابات، جشنواره

خانم فاطمه میم الف (کلاه دار) یکی از بازیگران سینما و تلویزیون ، طی بیانیه ای خواست که افکارش را تحریف نکنند و او را طرفدار کاندیدای خاصی معرفی ننمایند!!

بدبختی را میبینید!!

واقعاً مهندسان فرهنگی ما از کجا مدرک گرفته اند؟! ها؟!

کار به جایی رسیده است که ف میم هم برای خودش نوشابه باز میکند و اظهار میدارد ولم کنید! خودتون رو به من نچسبونید!

اینجاست که باید به گذشته نگاهی کرد و به یاد آورد این موجودات یک وقتی اصلاً به حساب نمی آمدند و حالا!!

پیشنهاد میکنم به مناسبت این حرکت فوق العاده طی جشنواره باشکوهی تندیس جفتکِ طلایی به نشریات زرد سینمایی و تندیس سیب زمینی طلایی به صدا و سیما اهدا گردد.

مجری این جشنواره باشکوه هم کسی نیست جز ف ح

اینم مطلب طنز نوشتن ما خوشتون اومد؟

وقتی لطافت روحی نباشه همینه دیگه!

 

سال نو مبارک