دفاع جانانه مهندس میرحسین موسوی از سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق نشان داد که بروکراسی دیوانسالار در طول دهه های گذشته با تحمیل خود به نظام اداره کشور ، مناسبات ، تعاملات ، نهادها ، فرایندها و مدیران بسیاری را پرورانده است و ما همچنان شاهد درگیری این میراث صد ساله با روند اصلاح گری در مدیریت کشور خواهیم بود.
تفکر بروکراتیک پس از ورود به بدنه اداره کشور برای تثبیت خود و تضمین تداوم حضور در همه شئون تصمیم سازی کشور ناگزیر از نهادسازی در کلیه سطوح مدیریتی کشور بود و اکنون چندین دهه است که سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق شاخص ترین نهاد برآمده از این تفکر محسوب میشود.
هرچند "سازمان مدیریت و برنامه ریزی" در 15 اسفند 1351 رسماً با نام "سازمان برنامه و بودجه" شناخته شد اما پیش از آن در سال 1316 ، نخستین بار با نام "شورای اقتصاد" ایجاد گردید و وظیفه هماهنگ کردن فعالیتهای عمرانی و تهیه برنامه هایی برای رشد اقتصادی و اجتماعی کشور برایش تعریف گردید. پس از این تاریخ همواره شاهد گسترش و ریشه دواندن این نهاد در مدیریت کلان کشور هستیم تا اینکه در تاریخ 11/12/78 ، شورای عالی اداری با ادغام این سازمان در سازمان امور اداری و استخدامی کشور تاکید میکند: "سازمان امور اداری و استخدامی کشور و سازمان برنامه و بودجه با تمام وظایف ، اختیارات و مسئولیتهای قانونی و نیروی انسانی و امکانات خود ادغام شده و نام آن به سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور تغییر یابد.
این نهاد همچون دیده بانی امین و قدرتمند برای نظام بروکراتیک کشور ، تلاش میکرد کلیه مجاری ورودی و خروجی تصمیم گیری کشور را تحت کنترل داشته باشد و هر گونه تغییر نگرش در مدیریت کشور میبایست الزاماً در قالبهای تعریف شده این نهاد صورت بپذیرد.
سازمان مدیریت و برنامه ریزی همچنین مجرای ورود نرم افزارهای مدیریتی غرب به کشور بود و اینچنین بود که انقلابی ترین تصمیمات ، هنگامیکه به دره سازمان مدیریت میرسید به گونه ای تغییر ماهیت میداد که از انتهای این فرایند ، شاهد تداوم روند تکیه بر تفکرات بریده از وحی بودیم.
سالها حضور تفکر بروکراسی در نظام اداره کشور ، موجب تربیت مدیرانی شد که برایشان تنفس در محیطی بدون حاکمیت سازمان مدیریت غیر قابل تصور است.
به نظر میرسد با توجه به اینکه وجود یا عدم وجود سازمان مدیریت و برنامه ریزی به شکل سابق آن هیچگونه اهمیت قابل توجهی برای توده های مردم نداشته و مطلقاً ذهن آنها را به خود مشغول نمیکند ، هجمه میر حسین موسوی از این منظر به دولت نهم بیشتر برای ارسال علامت به مدیرانی است که فصل مشترک همه آنها در مخالفت با احمدی نژاد ، اعتقاد به تداوم سنت مدیریتی سابق قابل بیان است.