بسم الله
تهاجم سهمگین و ناگهانی مریدان سید علی محمد دستغیب، به جماعت معترضی که پس از راهپیمایی روز قدس و بعد از اقامه نماز جمعه، وارد مسجد آتشیها شده و مشغول عزاداری و سینه زنی بودند، تقریباً همه را غافلگیر کرد، حتی آنهایی که با مشی و مرام واقعی برخی تربیت شده های مسجد آتشیها آشنا بودند.
تقریباً همه کسانی که در حیاط مسجد حضور داشتند و با آنها صحبت کردم، متفق القول بودند که مطلقاً منتظر همچین واکنشی از جانب اهالی مسجد نبودند. در واقع معترضین حاضر در مسجد، نیتی برای درگیری نداشتند و صرفاً قصدشان تحصن اعتراضی، جهت مطالبه اقدام قانونی از مسئولین بود که با باران سنگ و آهن روبرو شدند.
به هیچ ترتیبی نمی توان رفتار خشونت آمیز اهالی آتشیها را توجیه کرد. تصور کنید! اینکه عده ای در حیاط مسجد در حال عزاداری هستند و ناگهان کسانی که خود را شاگرد درس اخلاق علی محمد دستغیب می دانند و قصد دارند رضایت خدا را جلب نمایند، با آجر، موزائیک، سنگ، لوله های داربست آهنی، اجزاء کولر، کپسول آتش نشانی و از این قبیل، شروع به پرتاب به سمت عزاداران روزه دار کرده و عمدتاً سر و گردن آنها را نشانه بروند! این قساوت قلب و بی توجهی به جان مردمان، بعید است در افراد عادی وجود داشته باشد!
شکل جراحت برخی از مجروحین که توانستم از وضعیت آنها اطلاع پیدا کنم یا از نزدیک آنها را ببینم به این صورت بود؛ شکستگی سر بر اثر اصابت یک موزائیک سالم و نشکسته! پارگی صورت بر اثر برخورد شیشه ، پارگی گردن بر اثر برخورد شیشه با زاویه مناسب( که اگر نامناسب بود احتمالاً کشته می شد!) ، شکستگی سر و تشنج بر اثر اصابت لوله داربست، جراحت صورت بر اثر اصابت کپسول آتش نشانی، شکستگی سر بر اثر اصابت سنگ، شکستگی بینی بر اثر اصابت آجر(چندین مورد)
این ماجرا باطل کننده بسیاری از تبلیغات و جو سازی هایی بود که برای مظلوم نمایی تفکر مسجد قبا صورت می گرفت تا جائی که این مسجد را مدار مدارا می نامیدند که مدارایشان بر مردم علنی شد و همگان دانستند که ایشان آبی نمی بینند و الا شناگران قابلی هستند!
در واقع هیچگاه برای مردم شیراز این تبلیغات باورکردنی نبود که تفکر آتشیها خودش را مخالف خشونت و برخورد با مردم معرفی می کرد و نسبت به برخورد با معترضین و ضرب و شتم آن ها آن گونه اشک می ریخت، اما تبلیغات وقتی پرحجم باشد بهرحال تاثیر می گذارد و عده ای باورشان شده بود که این ها واقعاً از "زدن" ناراحت می شوند! اما حادثه ای که در حاشیه روز قدس در شیراز به وقوع پیوست باطل السحر این جوسازی ها بود و عکس های زنده و گویایی که از این رویداد منتشر شد سراسر کشور را متأثر کرد.
تجمع و اعتراض به مواضع علی محمد دستغیب در روز قدس، یک حرکت بی برنامه و بدون سازماندهی بود و عکس و فیلم هایی که از آن منتشر شده است را مدیون عکاسان و فیلمبردارانی هستیم که با فداکاری و شجاعت این صحنه ها را شکار کردند. از آنجایی که عکاسان 90% عکس های منتشر شده را می شناسم، مطمئن هستم که اگر جسارت این دوستان نمی بود احتمالاً این بار هم هواداران فتنه، به کمک رسانه های بیگانه، سعی می نمودند روایت وارونه ای را از واقعه منتشر کرده و با مظلوم نمایی، خود را آسیب دیدگان این ماجرا معرفی کنند. تلاشی که کردند اما موفق نبودند زیرا تصاویر منتشر شده به اندازه کافی گویا بود و نیاز به توضیح اضافی نداشت.
مجروح شدن چند ده نفر از اهالی غیور و ولایت مدار شیراز که عمدتاً از طلاب و دانشجویان بودند این بار توانست چهره مستور و رنگ آمیزی شده تعدادی از مریدان بزن بهادر و خشونت مدار علی محمد دستغیب را برملا کند و فارغ از تصمیم گیری مسئولین در این خصوص، افکار عمومی کشور را نسبت به این فتنه حساس نماید و فتنه جویان را از سنگر مظلوم نمایی خارج کند و در این موفقیت، نقش عکاسانی که در زیر باران سنگ و آجر، دوربین خود را پائین نیاوردند و تا آخرین لحظات به ثبت تصاویر پرداختند نقشی ویژه و برجسته بود.